چکیده:
ما با انواع جهانهای اجتماعی مواجه هستیم. عناصر فرهنگی تعیینکننده نوع جهان اجتماعی است. یکی از جهانهای اجتماعی، جهان اجتماعی دفاع مقدس میباشد که توسط رزمندگان اسلام در جبهههای جنگ تحمیلی ظهور یافت. بهره بردن از آن جهان اجتماعی در جامعه، پس از جنگ بخصوص برای رفع و دفع مسائل اجتماعی، منوط به ترسیم آن جهان اجتماعی در قالب عناصر فرهنگی آن است. در این پژوهش، با مراجعه به منابع اصیل دفاع مقدس و با روش تحلیل محتوای کیفی، مختصات فرهنگی جهان اجتماعی دفاع مقدس، در قالب سه لایه توصیف شده است. لایه اصلی و بنیادی، شامل باورها و اعتقادات عمیق و بنیادین مثل باور به خدا و انسان است. لایه دوم، عبارت از ارزشهای حاکم بر آن میباشد که مبتنی بر لایه اول است. مثل عقلانیت، ولایت محوری و... . لایه سوم، کنشهای حاکم بر فضای جبههها میباشد که مبتنی بر ارزشهای حاکم بر آن است. نتیجه اینکه جهان اجتماعی دفاع مقدس، دارای عناصر فرهنگی اصیلی است که مبنای ارزشها و کنشهای حاکم بر جبههها بود.
خلاصه ماشینی:
نتیجه اینکه جهان اجتماعی دفاع مقدس، دارای عناصر فرهنگی اصیلی است که مبنای ارزشها و کنشهای حاکم بر جبههها بود.
سؤال اصلی تحقیق این است که جهان اجتماعی دفاع مقدس، دارای چه مختصات فرهنگی بود و به چه میزان با جامعه آرمانی اسلام تطابق داشت؟ در حوزة دفاع مقدس، هر چند کتابهای فراوانی نوشته شده، ولی عمده آنها شامل خاطرات جنگ میباشد و نگاه فرهنگی به دفاع مقدس، کمتر به چشم میخورد و در موضوع جهان اجتماعی دفاع مقدس، اصولا کاری انجام نشده است.
آیا انسان همین ظاهر مادی و جسم طبیعی است؟ آیا رفتارهای انسان بیمعناست (دیدگاه رفتارگرایان)، یا اینکه انسان مرکب از جسم و روح است و حقیقت و اصالت او با روح فناناپذیر اوست؟ آیا انسان مجبور است، یا مختار و همه رفتارهای او ناشی از اراده و اختیار اوست؟ آیا انسان، در شمار سایر موجودات هستی، مثل جمادات و نباتات قرار میگیرد، یا اینکه موجودی ویژه و آزاد و جانشین خدای تعالی در عالم هستی میباشد که در جستوجوی کمال مطلق و قدرت مطلق و هر امر مطلقی است؟ حقیقت انسان در باور رزمندگان اسلام عبارت بود از: موجودی که: ـ هدف خلقت انسان، دستیابی او به کمال نهاییای است که انسان شایسته آن است؛ ـ راه کمال با اختیار و اراده طی میشود، نه با اجبار؛ ـ حقیقت انسان، روح فناناپذیر اوست که ظرفیتهای بینهایتی دارد؛ ـ با فانی شدن جسم، روح به عالم دیگری میرود و آنجا نتیجه اعمال خود را میبیند؛ ـ جسم نیز امانتی است که در اختیار انسان قرار داده شده، تا به کمک آن بتواند به کمال خود برسد؛ ـ کمال نهایی انسان، قرب به خداست؛ ـ با اطاعت از دستورات الهی، که در قالب وحی و تفسیر آن توسط معصومان در دسترس انسان است، میتوان به کمال نهایی رسید؛ ـ در صورت عدم بندگی، ممکن است از حیوانات هم پستتر شد؛ ـ تجلی این نگاه به انسان، در کنشهای رزمندگان مشهود بود.