چکیده:
این مقاله دو برگردان فارسی کتاب داستان پسامدرنیسیتی اثر مکهیل را ازمنظر رویکرد نقد و ارزیابی کیفیت ترجمه، بهویژه الگوی جولیان هاوس (1996)، بررسی میکند. ابتدا، کتاب اصلی معرفی میشود. سپس، الگوی جولیان هاوس معرفی و درضمن آن الگویی برساخته برای بررسی متن اصلی و ترجمة آن ارائه میشود و درنهایت، بخشهایی از کتاب اصلی و دو برگردان فارسی آن ازمنظر مؤلفههای رایج در ارزیابی نقد و کیفیت ترجمه در سطوح واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی و تحلیل میشود. درپایان، جمعبندی میشود که یکی از برگردانهای فارسی کتاب درمجموع بهسبب پارهای کژفهمیها ترجمهای چندان موفق از کار درنیامده است.
This paper examines two Persian translations of McHill’s book entitled The Postmodernist Fiction (1986) mostly from the dominant approach of “Translation Quality Assessment”، especially the one presented by J. House’s model (1996). Firstly، the original book is introduced. Secondly، House’s model is reviewed، and upon which a new، constructed model is introduced for assessing both the original and translated texts. Thirdly، the selected parts of the original book in comparison with its two Persian translations at lexical، syntactic، and semantic levels is studied and analyzed. Finally، it is concluded that one of the Persian translations of McHill’s book has not been truly successful due to some misunderstanding in the process of translation.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو، در بررسی تطبیقی به تبعیت از الگوهای رایج در نقد و ارزیابی کیفیت ترجمه و ازآنمیان الگوی جولیان هاوس کار را از بررسی واژگان تخصصی کتاب و معادل فارسی این واژگان آغاز میکنیم اما همانگونه که پیداست کار در سطح واژگان نمیتواند معیاری دقیق برای ارزیابی عملکرد مترجم ارائه کند و ازاینرو ضرورت دارد که کار بررسی تطبیقی در سطح واحد بالاتر از واژگان و عبارات و درواقع در سطح جملات، بند، و درنهایت کل متن، ازحیث نحوی و معنایی، پی گرفته شود.
جدا از انتخاب واژگان که بهباور عدهای میتواند سلیقهای باشد، مشکل اصلی دیگر در ترجمه به محتوای متن اصلی مربوط میشود که با اینکه مترجم در ترجمۀ عبارات و جملات متن اصلی دقت بسیار بهخرج داده است، ترجمه در زبان فارسی روان، خوانا، و درمجموع مفهوم نیست و دلیل عمده نیز این است که مترجم در برگرداندان ساختارهای نحوی و معنایی از حالوهوای کلی زبان و فرهنگ مقصد فاصله گرفته است که در جای خود بهتفصیل آن را بررسی میکنیم.
با توجه به پیشینهای/ پروفایلی (profile) که در ابتدا از مترجم ارائه کردیم بهنظر میآید که مترجم در برابریابیهای سطوح ساختاری و معنایی درعین اینکه دقت بسیار به خرج داده کارآمد عمل نکرده است و در اغلب موارد جملات و گزارهها را تحتاللفظی و مطابق با ساختارهای نحوی و معنایی متن اصلی ترجمه کرده است، بهگونهای که در عمدۀ موارد ترجمۀ جملات در زبان فارسی مفهوم نیست و همین نامفهومی سبب شده است تا بندها یکی پساز دیگری و درنهایت بخش عمدۀ فصل بهسمت ترجمۀ تحتالفظی تمایل پیدا کند.