چکیده:
در این مقاله، کتاب درآمدی بر تصوف، طریق باطنی اسلام اثر اریک ژئوفروی معرفی، تحلیل، و نقد شده است. نسخۀ موردبررسی ترجمۀ انگلیسیِ راجر گائتانی از اصل فرانسوی آن است.
ژئوفروی در این اثر معنویت باطنی اسلام را تبیین کرده است. او تصوف را از زوایای مختلف بررسی و ریشههای عرفان اسلامی را تا عصر حاضر بازنگری کرده و موردمداقه قرار داده است. نویسندۀ این کتاب تصوف را بهمنزلة ذرهبینی بهکار برده و معنویت واحدی را که در باطن اشکال مختلف اسلام وجود دارد رصد کرده است.
یکی از مزایای این کتاب نگاه تاریخی گستردهای است که مهمترین شیوخ صوفیه را از اولین روزهای شکلگیری تصوف تا عصر حاضر دربر میگیرد. ژئوفروی همچنین مباحث، نظریهها، و عملکردهایی را که موجب شکلگیری تصوف شدهاند دقیق و منصفانه بررسی کرده است.
در این کتاب، جنبههای وحدتبخش و جهانیِ تصوف که میتواند با فرقهگراییهای افراطی مقابله کند برجسته شده است. ژئوفروی تلاش کرده است تا میان عرفای اولیه اسلام مانند ابنعربی، رومی، حلاج، و ... با عرفای معاصر تعادل برقرار کند.
در این مقاله، بر مهمترین مسائل کتاب تأکید و پس از تحلیل آنها وجوه مثبت یا منفیشان نقد و بررسی شده است.
This article introduces، analyzes، and criticizes the book titled: "An Introduction to Sufism، the Inner Path of Islam" written by Eric Geoffroy and translated from French to English by Roger Gaetani. Geoffroy، in this work، explains the inner spirituality of Islam. He has studied Sufism from many aspects and reviewed the origins of the Islamic Mysticism up to present. The author has used Sufism as a magnifier، and he has observed a unique spirituality which is existed in all the inner forms of Islam.
One of the advantages of this book is its wide historical perspective which considers the most important Sufi dervishes from the early days of Sufism formation up to now. Moreover، Geoffroy has studied the discussions، theories، and practices which caused to form Sufism fairly and accurately. In this book، the global and unifying aspects of Sufism which can contrast with radical sectarianisms have been highlighted. Geoffroy has attempted to make a balance between the early Islamic mystics like special treatment of the subject balances the voices of long ago as Ibn Arabi، Rumi، Hallaj، etc. and the contemporary mystics.
In this article، the most important issues of the book have been emphasized، and their positive or negative aspects have been reviewed.
خلاصه ماشینی:
نگارندۀ مقالۀ حاضر، بهسبب نقش وحدتگرایانۀ این کتاب، آن را برای معرفی و تحلیل انتخاب کرده است؛ زیرا دنیای کنونی در شرایط جهانیشدن ارتباطات بیش از گذشته از نزاع و تفرقه آسیب خواهد دید و شدیدا نیازمند ایجاد زمینۀ گفتوگوهای وحدتآفرین و همدلانه میان ادیان مختلف است.
تعاملات وسیع تاریخی و جغرافیایی میان اسلام و سایر ادیان و فرهنگها موجب شده است برخی شرقشناسان بهاشتباه ریشۀ عرفان اسلامی را در ادیان و فرهنگهای غیراسلامی مانند مسیحی یا هندو یا یونانی جستوجو کنند، درحالیکه ژئوفروی با ارجاع به ماسینیون (د.
تصوف اسلامی انسان را «لامقام» معرفی میکند که محدودیتی برای سیر صعودیاش تا بارگاه الهی وجود ندارد، تا جایی که ذوالنون مصری میگوید: «من خدا را بهوسیلۀ خودش میبینم» که این همان مقام فنای فیالله است.
نویسندۀ کتاب معتقد است تصوف اسلامی همواره با تصوف سایر ادیان تعاملی تعیینکننده داشته است و از تأثیرگذاری روحانیت افریقای شمالی، یعنی «شاذلیه»، بر یهودیان اندلسی سخن میگوید؛ زیرا میان تجربیات عرفانی مختلف مؤلفههای مشترک روانشناسانهای وجود دارد که مبتنیبر اشتراکات وجودی انسانهاست.
ژئوفروی در پاسخ شبههای که به عرفان اسلامی وارد شده است و آن را برگرفته از سایر ادیان و فرهنگها معرفی کردهاند مینویسد که معرفت عرفانی ریشه در متون مقدس اسلام، یعنی قرآن و حدیث، دارد؛ زیرا در این منابع انسان کامل بهخوبی ترسیم شده و عرفان اسلامی جز رفع نقایص انسانی و سیر استکمالی فرد برای انسانکاملشدن نیست.