چکیده:
مهاجرتهای روستایی در پرتو طیف وسیعی از عوامل و زمینههای مختلف اجتماعی و اقتصادی انجام میگیرد. پیش از این، گروهی از روستاییانی که از موقعیّت مطلوبتر اقتصادی و اجتماعی برخوردار بودهاند، دلیلی برای ترک روستا احساس نمیکردند و آن را محلّ مناسبی برای خود و خانوادهشان میدانستند. این پژوهش قصد دارد تا با استفاده از مطالعات میدانی، تغییرات احتمالی بهوجود آمده در جریانات اخیر مهاجرت روستایی را مورد کنکاش قرار دهد. بدین منظور از مجموعه روستاهای شهرستان بندرانزلی، تعدادی روستا بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پس از پُر کردن پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش، ضمن تأیید آثار عوامل اجتماعی و اقتصادی در بروز مهاجرتهای روستایی، حاکی از دگرگون شدن روابط حاکم بر آنها طیّ دو دههی اخیر بوده و نشان میدهد که عواملی که زمانی ماندگاری روستایی را در روستا تضمین میکردند، در نسل جدید، خود به عاملی مهمّ برای ترک روستاها بدل شده که در کنار عوامل پیشین، تأثیری دو چندان در ناپایداری جامعهی روستایی در ارتباط با مهاجرت خواهد گذاشت. درنتیجه، مجموعه شرایط حاکم بر روستاها به ایجاد روندی جدید از جریانات مهاجرتی در آنها انجامیده است که میتوان از آن با عنوان "مهاجرت مضاعف"یاد کرد.
The outbreak of rural migration takes place due to a wide range of socio-economic factors. Once the villagers، provided with better economic and social facilities، didn’t feel any reason to leave the villages، finding it as a suitable place for living. The goal of this study is، using the field study، to explore the probable changes in recent migration flows. To fulfill it، a number of villages of Bandar Anzali have been selected and studied via the questionnaire، and then the information was analyzed using SPSS. Findings show that factors once assuring the villagers’ residence at the village now have been evolved into the important factors for the migration from rural areas for the new generation. This problem together with the old factors will leave a double impression on unsustainability of rural society which could be called as "Intensive migration".
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش، ضمن تأیید آثار عوامل اجتماعی و اقتصادی در بروز مهاجرتهای روستایی، حاکی از دگرگون شدن روابط حاکم بر آنها طی دو دههی اخیر بوده و نشان میدهد که عواملی که زمانی ماندگاری روستایی را در روستا تضمین میکردند، در نسل جدید، خود به عاملی مهم برای ترک روستاها بدل شده که در کنار عوامل پیشین، تأثیری دو چندان در ناپایداری جامعهی روستایی در ارتباط با مهاجرت خواهد گذاشت.
یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت، بهویژه مهاجرت از روستا به شهر، در ایران مانند بسیاری از کشورهای توسعه نیافته، نمود فضایی این جریان بوده که به شکلهای مختلف در مبدأ (روستا) و مقصد (شهر)، خود را نشان داده و گاهی به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حادی در مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست منجر شده است.
یارمحمد قاسمی از دانشگاه تهران در سال 1372، در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود پژوهشی در مورد مهاجرت روستاییان و عشایر به شهر ایلام انجام داده و انگیزههای اصلی مهاجرت را در بین این افراد بررسی کرده است ( قاسمی، 1372).
از بین پایاننامههایی که به مسألهی مهاجرت در گیلان پرداختهاند، نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مرتضی مدنی از دانشگاه آزاد رشت در سال 1383 در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود، روند مهاجرت روستاییان شهرستان رودبار و بازتاب آن را در دههی 75- 65 مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته است که شرایط محیطی در مهاجرت روستایی تأثیرگذار است.