چکیده:
هرگونه تلاش برای انهدام یا سرنگونی نظام سیاسی - قانونی مستقر از طریق توسل به ابزارهای غیرقانونی براندازی نامیده می شود. در کشور ایران از گذشته های دور و پیش از اسـلام تـا انقـلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسـلامی همـواره برانـدازی حکومـت یکـی از چـالش هـای پیش روی حکومت ها بوده است . راهکارهای حکومت های مختلف برای پیشگیری یـا کنتـرل ایـن پدیده با توجه به نگاه حکومت ها به امر حکومت داری و نیز مساله براندازی متفاوت بوده است . این مساله گاهی از سیاست تساهل و تسامح صفر نیز گذشته و شدیدترین مجازات های کمی و کیفـی، نه تنها مجرمان بلکه ، متهمان به این جرایم را نیز در بر می گرفته است . ویژگیهای خاص گروه های برانداز، ارتکاب انواع جرایم خشن و غیرخشن در راستای نیـل بـه هـدف برانـدازی و نشـانه رفـتن اساس یک حکومت از مواردی است که اهمیت پرداختن به این پدیده را دوچندان مـی کنـد. ایـن پژوهش بر آن است تا با مطالعـه پیشـینه تـاریخی حکومـت هـای گونـاگون از زمـان ایـران باسـتان تاکنون ، ضمن بررسی مصادیق تاریخی براندازی در دوره های گونـاگون ، سیاسـت حکومـت هـای مختلف برای مقابله با این پدیده را از منظر حقوقی و جرم شناختی مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"(محمـد زرنـگ ، ١٣٨١، ج ٢/صـص ٢٣، ٢٩، ٣٧ و (38 با این وجـود، آشـفتگی اقتصـادی ، قحطـی ، کشـمکش هـای سیاسـی، هـرج و مـرج و دخالـت گسترده دولت های بیگانه دلایل کافی برای مخالفت با نظام حاکم را در اختیار آحـاد جامعـه قـرار می داد؛ به منظور مقابله با چنین مخالفت ها و احتمالا شورش هایی که مـی توانسـت کیـان حکومـت پهلوی را به مخاطره بیندازد، حکومت نظامی تا سال ها پس از خـروج رضـاخان از ایـران تقریبـا بـه طور مستمر بر مملکت ایران حاکم بوده است .
اگرچه شاه تـا سـال ١٣٤٢ هنـوز قـدرت مطلقـه را در اختیـار نداشت و به دنبال احیاء سلطنت مطلقه بود؛ (محمود طلوعی ، ١٣٧٧، ص ٦٨١) اما در همین شـرایط نیز خفقان و سیاست های سرکوبگرانه به شدت افزایش یافت ؛ برای مقابلـه بـا هـر عملـی کـه جنبـه براندازانه داشته باشد و حفظ و تقویت دودمان پهلوی ، لایحه تشـکیل سـازمان اطلاعـات و امنیـت کشور (ساواک) در ٢٣ اسفند ١٣٣٥ تأسیس شد١ که وظیفه اصلی آن سرکوب فعالیت هایی بود که ١- قانون تشکیل ساواک اختیارات زیادی به این سازمان اعطا کرد تا جایی که یکی از سناتورهای مجلس سنا در مقـام مخالفت با این لایحه اظهار می دارد: «می گویند در جهنم مارهایی وجود دارد که انسان به افعـی پنـاه مـی بـرد.
بیشتر این احزاب سرنگونی رژیـم شاهنشـاهی را هدف اصلی خود قرار داده بودند و علی رغم تفـاوت هـای ایـن گـروه هـا و احـزاب از نظـر پایگـاه طبقاتی و ایدئولوژی ، وجه مشترک همه آن هـا تاکیـد بـر گـذر از حکومـت پهلـوی بـه حکومـت آرمانی مطلوب بود اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ١٣٥٧ مشخص شـد کـه حکومـت آرمانی در نظر این گروه ها حکومتی است که براساس آن حزب متبـوع آنـان قـدرت را بـه دسـت بگیرد."