چکیده:
دو اثر «جای خالی سلوچ» محمود دولت آبادی و «بدایة ونهایة» نجیب محفوظ از جمله رمانهایی هستند که شخصیت و شخصیتپردازی زن را به شکل برجستهتری در خود نشان میدهند لذا نویسندگان در این جستار نحوه شخصیتپردازی زن در این دو رمان را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهند. این بررسی نشان میدهد؛ شخصیتهای فرعی زن در دو داستان بیشتر با شرح و توصیف مستقیم خود نویسنده و یا از زبان و زاویه دید شخصیتهای اصلی داستان معرفی و پردازش شدهاند و نویسندگان از تکنیکهایی چون گفتوگو و جریان سیال ذهن برای معرفی شخصیتهای اصلی زن و بیان اعمال، افکار و احساسات درونی آنها بهره گرفتهاند که در این میان گفتوگو از بسامد بالایی نسبت به تکنیکهای دیگر برخوردار است و محمود دولت آبادی و نجیب محفوظ برای نمایش بهتر درونمایه، گسترش پیرنگ و انتقال معانی و مفاهیم داستان به خواننده از عنصر گفتوگو بیشتر استفاده کردهاند.
خلاصه ماشینی:
اين بررسي نشان ميدهد؛ شخصيت هـاي فرعـي زن در دو داستان بيش تر با شرح و توصيف مستقيم خود نويسنده و يا از زبـان و زاويـه ديد شخصيت هاي اصلي داستان معرفي و پردازش شده اند و نويسندگان از تکنيک هايي چون گفت وگو و جريان سيال ذهن براي معرفي شخصيت هاي اصلي زن و بيان اعمـال ، افکار و احساسات دروني آن ها بهره گرفته اند که در اين ميان گفت وگو از بسـامد بـالايي نسبت به تکنيک هاي ديگر برخوردار است و محمود دولت آبادي و نجيب محفوظ بـراي نمايش بهتر درون مايه ، گسترش پيرنگ و انتقال معاني و مفاهيم داستان به خواننده از عنصر گفت وگو بيش تر استفاده کرده اند.
در رمـان «بدايـه ونهايـه »، نويسـنده در بررسي تطبيقي شخصيت پردازي زن در «جاي خالي سلوچ » و «بدايۀ ونهايۀ»/ ١١١ کنار شخصيت پردازي مستقيم از تکنيک هاي شخصيت پردازي غيرمستقيم چون گفت وگو و جريان سيال ذهن براي پردازش شخصيت هاي زن داستان بهـره گرفتـه و آن هـا را بـه خواننده معرفي کرده است .
بررسي تطبيقي شخصيت پردازي زن در «جاي خالي سلوچ » و «بدايۀ ونهايۀ»/ ١١٧ در گوشه ديگر داستان ، راوي بدون اينکه به طور مستقيم لاغر و ضعيف بودن رقيه را بيان کند خود با شرح و توصيفي که از او ارائه ميدهد، لاغر و نحيف بودن اين زن بـراي خواننده مشخص ميشود: «رقيه کم بنيه است ، در همان ضربه هاي اول از پا ميافتد.