چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت مدیریت زمان مدیران بر استرس شغلی کارمندان بود.
بدین منظور تعداد 28 نفر از مدیران و 69 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق (قیام دشت)
جکیده
پچ
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت مدیریت زمان مدیران بر استرس شغلی کارمندان بود.
بدین منظور تعداد ۲۸ نفر از مدیران و ۹۹ نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی دانشکده علوم انسانی
واحد تهران شرق (قیام دشت) در سال ۱۳۸۹-۹۰ به کلیه گویه های پرسشنامه مهارت مدیریت زمان و
استرس شغلی پاسخ دادند. یافتهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که بین مهارت مدیریت
زمان مدیران با استرس شغلی کارمندان در سطح 4۵ رابطه معناداری وجود دارد. همچنین در
خردهمقیاس مهارت مدیریت زمان بین هدفگذاری و تفویض اختیار مدیران با استرس شغلی در
کارمندان رابطه منفی معناداری در سطح 4۵ وجود دارد. بین مهارت مدیریت زمان مدیران با
استرس سازمانی و استرس ماهیت شغلی در کارمندان (در خردهمقیاسهای استرس شغلی) ارتباط منفی
معناداری در سطح ۵ ۳ وجود دارد؛ اما ارتباط معنیداری بین مهارت مدیریت زمان مدیران با
استرس فیزیکی وجود ندارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مهارت مدیریت زمان در مدیران یک متغیر پیشبینی کننده جهت استرس شغلی در کارمندان است
خلاصه ماشینی:
یافته ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که بین مهارت مدیریت زمان مدیران با استرس شغلی کارمندان در سطح P ٠٠٥ رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی ١: بین مهارت مدیریت زمان مدیران با استرس سازمانی کارمندان رابطه معنادار وجود دارد جدول ٤.
بین ابعاد مهارت مدیریت زمان مدیران با استرس سازمانی کارمندان رابطه معنادار وجود دارد جدول ٥.
بحث و نتیجه گیری یافته های پژوهش با توجه به جدول شماره ٢نشان داد که مدیریت زمان در مـدیران بـا استرس شغلی کارمندان آنها در سطح ٠٠٥ رابطه منفی معنادار وجود دارد، بدین معنا که با افزایش مدیریت زمان مدیران، استرس شغلی در کارمندان کاهش می یابـد کـه این یافته فرضـیه اصـلی تحقیـق را تأییـد مـی کنـد و هم چنـین بـا یافتـه های (دواری و همکاران، ٢٠٠٨، زامپتاکیس و همکاران، ٢٠١٠) و نیز با یافته های (باعزت و ادیـب راد، ١٣٨٣، گرمه ، ١٣٨٣، هاشمی زاده، ١٣٨٥، نعمتی و پارسـائی، ١٣٨٨) همسـو مـی باشـد.
ازنقطه نظر رویکرد شناختی، استرس پاسـخی اسـت کـه بـه فشـارآورهای محیطـی داده می شود؛ بنابراین طبق نظر (آرنولد و پولیچ ، ٢٠٠٦) ازآنجاکه اعمال مدیریت زمان باعـث می شود تا آگـاهی افـراد از زمـان در دسـترس افـزایش یابـد و آنـان وظـائف خـود را برنامه ریزی کرده و به طور مؤثرتری انجام دهند بنابراین استرس محیطی کمتری به آنـان وارد می شود، هم چنـین ازنقطـه نظر گـرین بـرگ (٢٠٠٤) کـه اسـترس شـغلی را عـدم هماهنگی بین نیازهای شغلی و توانائی ها و قابلیت های خود مـی دانـد، اعمـال مـدیریت زمان موجب برنامه ریزی صحیح و استفاده بهینه از وقت شده و هماهنگی بـین نیازهـای شغلی (محیطی) و توانائی های فرد ایجاد می کند درنتیجه استرس کاهش می یابد.
با توجه به فرضیه های فرعی که بین مهارت مدیریت زمان مدیران با اسـترس سـازمانی کارمندان رابطه معنادار وجود دارد.