چکیده:
یکی از راههای قدرتمندی اسلام، وحدت و همدلی است و معرفی عالمانی که در اصلاح امت اسلامی کوششهایی کرده، و تلاش خود را در این راه
وجهه همت خود قرار دادهاند، نقش بسزایی در تحقق این آرمان دارد. در عصر حاضر سکوت در برابر هجمههای فرهنگی و اعتقادی دشمنان، اسلام را
از هر زمان دیگر آسیبپذیرتر میسازد؛ چنان که در گذشته نیز در اثر بیکفایتی زمامداران حکومتهای اسلامی و دامن زدن آنان به اختلافات فرقهای،
بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی را از دست دادهایم و سالهای درازی سرمایههای فکری و هنری خویش را صرف اختلافات بیاساس کردهایم.
برای اسلام با همه غنا و دارایی بینظیرش، هیچگاه این موقعیت پیش نیامده که آرزوهای خود را آن طور که شایسته است میان مسلمان محقق سازد.
اکنون وقت آن است که نگاهی واقعبینانهتر و بیپیرایهتر به اسلام بیفکنیم و با بازگشتی دوباره به اخلاص و ایمان صدر اسلام، مشترکات مذاهب
گوناگون اسلامی را در دستور کار خود قرار دهیم تا شاید اسلامی یکپارچه، قدرتمند و قوی را به ارمغان آوریم.
رسیدن به این هدف، عوامل گوناگونی را میطلبد که معرفی عالمان و فرهیختگان کشورهای اسلامی یکی از این عوامل است. در ادامه به معرفی دو
تن از عالمان مسلمان میپردازیم که نقش مهمی در تقریب مذاهب اسلامی، دعوت مردم به وحدت و همدلی و بیداری اسلامی ایفا کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"زمینههای تفکرات تقریبی شیوههای نو و راهبردی آیتالله بروجردی در استنباط احکام، زمینه تحقیقات گستردهای در فقه اهلسنت را نیز فراهم کرد و اذعان داشت که با آگاهی از محتوای روایات و فتاوای رایج اهلسنت در زمان امامان معصوم علیهمالسلام ، بهتر و راحتتر میشود محتوای احادیث و منظور سخنان امامان معصوم علیهمالسلام را دریافت و جمله معروفی از وی نقل شده که می فرمود: «فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است (واعظزاده خراسانی، 1421 ق / 1379ش، ص84)»؛ زیرا چون شیعیان در طول تاریخ حکومت نداشتند و اغلب حکومت در دست بنیعباس بود و بیشتر فتاوای اهلسنت میان مردم رواج داشت، محدثان و اصحاب امامان نیز با توجه به فضای حاکم بر جامعه آن روز، از امامان سوءال میکردند و امامان هم با توجه به همین معنا پاسخ میدادند.
آیتالله بروجردی هرگز به نظریات و آرای اهلسنت، با دید منفی نمینگریست؛ بلکه بیشتر سعی داشت تا به ادله آنها دست یابد و موضوع را بهطور صحیح ریشهیابی کند؛ برای مثال در وجوب ادای نماز در اول وقت که اغلب اهلسنت ملتزم به آن هستند و تأخیر نماز را از اول وقت، بدون عذر جایز نمیدانند، (1) میفرمود: «فتوای اهلسنت از اینجا نشأت گرفته که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله امام جماعت بود و امام جماعت باید در وقت معین حضور یابد و پیغمبر، اول وقت را انتخاب کرده بود و صحابه و تابعین نیز عمل پیامبر را ملاک قرار داده بودند که بعدا در مذاهب اهلسنت منعکس گردید؛ در حالی که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله گاهی در حال اختیار، اول وقت را رعایت نمیکرد و اهلبیت هم بدان تصریح کردند و همین امر ملاک فتوای معروف شیعه قرار گرفته است (واعظزاده خراسانی، 1421 ق / 1379ش، ص88)»."