خلاصه ماشینی:
"در همین راستا با آنکه شرایط سیاسی و اجتماعی مصر، زمینههای مساعد را برای شکل گیری جمعیت اخوانالمسلمین فراهم نموده بود و به سبب همین شرایط، به ویژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با این وصف اخوان المسلمین خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دلیل تأثیرات منفی آنها بدبین بود.
همچنین با وجود اهتمامی که بنا از دیدگاهی سلفیگرایانه، در اسلامی کردن حکومت و جامعه داشت و حتینام «حزب» را از اخوان المسلمین برداشت، اما از مشارکت در نظام سیاسی و رقابت با احزاب دیگر خودداری نمیکرد و در همین راستا بود که خود را دوبار نامزد نمایندگی مجلس مصر کرد و گاهی نیز با پادشاه همکاری میکرد تا جایی که برای انتخاب رئیسالوزرا با وی مشورت شد و پس از انتخاب اسماعیل صدقی به عنوان رئیس الوزرا، با وی همکاری نمود.
آخرین روزهای زندگی در مسئله فلسطین، جمعیت اخوان المسلمین در رأس مبارزه با یهودیهای اشغالگر قرار داشت و از شروع این مبارزات در سال 1936م، پرچمدار آن در دنیای عرب بود و به ویژه در سال 1948م، هنگامی که ارتش کشورهای عربی وارد فلسطین شدند، از سوی اخوان المسلمین نیز ضربات موءثری از جبهههای غربی، مانند مصر، و شرقی مانند سوریه و اردن، بر رژیم صهیونیستی وارد شد و به این صورت، اخوان المسلمین ضمن این که از حساس ترین آزمایش تاریخ مصر و فلسطین سربلند بیرون آمد، محبوبیت آن در نزد مردم روز به روز افزایش یافت و حسن البنا که در رأس اخوان المسلمین قرار داشت، بیش از همه مورد احترام و تکریم توده مردم قرار گرفت."