چکیده:
پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش پنج کشور جدید در آسیای مرکزی، فصل جدیدی در روابط ایران با این کشورها بوجود آمد. موضوع روابط جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان همواره با اهمیت زیادی مطرح شده و این امر پیش از هر چیز به سبب پیوندهای تاریخی، فرهنگی و زبانی موجود میان دو کشور و ذکر این حقیقت که تاجیکستان به عنوان تنها کشور فارسیزبان در آسیای مرکزی است که وضعیت متمایزی با سایر کشورهای این منطقه دارد. آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقهای و بینالمللی، برخوردار گشته و اکنون به عنوان یکی از مهمترین زیر سیستمهای منطقهای محسوب میشود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتها و زمینههای نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالشها و تهدیداتی مواجه میباشد که برآیند این امر، همواره در جهتگیری سیاست خارجی ایران در تاجیکستان تاثیرگذار بوده است. این مقاله ضمن شناسایی مهمترین عوامل همگرایی و واگرایی پیشروی سیاست خارجی ایران به ارزیابی کلی از خط مشیهای اتخاذ شده در تاجیکستان میپردازد.
خلاصه ماشینی:
روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان ؛ بسترهای همگرایی و زمینه های واگرایی حبیب اله ابوالحسن شیرازی ١ عضو هیأت علمی و دانشیار گروه روابط بین الملل ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران ، ایران (تاریخ دریافت ٩٧/٥/٣١ - تاریخ تصویب ٩٧/٦/٢٨) چکیده پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش پنج کشور جدید در آسیای مرکزی، فصل جدیدی در روابط ایران با این کشورها بوجود آمد.
موضوع روابط جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان همواره با اهمیت زیادی مطرح شده و این امر پیش از هر چیز به سبب پیوندهای تاریخی، فرهنگی و زبانی موجود میان دو کشور و ذکر این حقیقت که تاجیکستان به عنوان تنها کشور فارسی زبان در آسیای مرکزی است که وضعیت متمایزی با سایر کشورهای این منطقه دارد.
ولی نکته ای که دارای اهمیت بسیار بالایی است ، روسای جمهوری قزاقستان ، ازبکستان و تاجیکستان هستند که حدود ٢٠ سال و یا بیشتر در رأس قدرت قراردارند و در واقع لذت قدرت و منصب این اجازه را نمیدهد تا به نسل نو امکان جایگزینی را بدهند و با افکار و شیوه های جدید در رشد کشورشان سهیم باشند و همسایگی و همزیستی مسالمت آمیز را تقویت کنند، بنابراین زمان آن رسیده که مردم کشورهای آسیای مرکزی برای رسیدن به همگرایی منطقه ای دست در دست هم دهند تا بدین وسیله امکان شکوفایی خود را ابتدا در زمینه اقتصادی و سپس در ابعاد دیگر فراهم سازند؛ چرا که رشد اقتصادی زمینه ساز رشد در دیگر بخش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میباشد، و متأسفانه این مسأله یکی از ضعف های آسیای مرکزی به شمار میآید.