چکیده:
دیوان ناصرخسرو قبادیانی یکی از آثار ارزشمند ادب فارسی است که خوشبختانه از دستبرد حوادث و فجایع و فتن بسیاری که برای سرزمین کهن ایران رخ داده، بر کنار و مصون مانده و خود را به دست ما رسانیده است.
در عین حال، دلایل گوناگونی همچون فقدان دستنویسهای با تاریخ نزدیک به زندگی شاعر و نیز ویژگیهای کهن زبانی و لغوی و نحوی و... مشکلاتی در فهم و تصحیح شمار قابل توجهی از ابیات دیوان وی پدید آورده است. از خوشاقبالیهای ناصرخسرو و ادبدوستان این است که مصححان و متنشناسان بزرگی همانند علامه دهخدا، سیدحسن تقیزاده، سید نصرالله تقوی، مجتبی مینوی و مهدی محقق به تحلیل و تصحیح دیوان وی پرداختهاند و مشکلات بسیاری را از آن مرتفع کردهاند.
در تصحیح استادان مینوی و محقق، یکی از نکات بارز و ارزشمند، مشخص نمودن ابیاتی است که بنوعی در آنها اشکالات گوناگون وجود داشته است. در این جستار به تصحیح پنج بیت از همین ابیات، پرداخته شده و تلاش شده بر اساس سبک شخصی ناصرخسرو و برخی معیارهای سبک¬شناسانه، ضبط صواب بیت و صورت اصلی متن بازیابی شود.
خلاصه ماشینی:
از خوش اقبالیهای ناصرخسرو و ادبدوستان ایـن است که مصححان و متن شناسان بزرگی همانند علامه دهخدا، سیدحسـن تقـی زاده ، سـید نصرالله تقوی ، مجتبی مینوی و مهدی محقق به تحلیل و تصحیح دیوان وی پرداختـه انـد و مشکلات بسیاری را از آن مرتفع کرده اند.
البته چنین است آن بیت : چه باشد بازی آن باشد که ناید هیچ حاصل زو تو پس پورا بروز و شب پس بازی چه واتازی (دیوان ناصرخسرو، تصحصح تقوی ، ص ٤٤٥) تصحیح مینوی و محقق نیز همان نسخه بدل تقوی است .
همین نکتـه را در دیگر ابیات ناصرخسرو نیز میتوان بازجست : از پس خویــشت بـــــدوانــــد همـــی گـــــه سوی نـوروز و گهـی زی خـــزان گر تو نه دیــوی به همـه عمـــر خـویش از پــــس ایــن دیـــو چــرایـــی دوان ؟ پیـــش تــــو در مـــی رود او کینـــه ور تـــو ز پـــس چــــه دوی شـــادمــان ؟ (دیوان ناصرخسرو، ص ١٣) به چه مانــد جهــان مگـــر بـه ســـراب سپس او تـو چـون دوی بـه شتـاب (همان ،ص ٢٧) تو به شتــاب از پس زمـــانـــه دوانـــی من بـــه ستــور از در زمــانـه رمــانـــم (همان ، ص ٢١٠) دیو دنیای جفاپیشـه تـو را سـخره گرفـت چو بهایم چه دوی از پس این دیـو بهـیم ؟ چنیــن بــر بــوی دنیـــا چند پویـــی ؟ بـــه سوی آز چنــدیــن چنــد تــازی ؟ (همان ، ص ٤٢٧) مولانا نیز در همین مضمون چنین گفته : مـــا زاده قضــا و قضــا مـادر همـه سـت چون کودکـان دوان شـده ایـم از پـی قضـا (غزلیات شمس ، ص ١١٤٣) ضمنا باید یادآور شویم که «پورا» بهمین صورت بـالغ بـر بیسـت فقـره در دیـوان ناصـر خسرو استعمال شده است .