چکیده:
کاربرد خاص عناصر زبان، باعث ایجاد سبک خاص فردوسی شدهاست. یکی از این عناصر زبانی که در شاهنامه بعد بلاغی دارد، «مسندالیه» است. در این مقاله بر آنیم با بررسی مسندالیه در داستان رستم و اسفندیار، تاثیر آن را در زبان و سبک حماسی این داستان مشخّص کنیم. به این منظور 1672بیت داستان رستم و اسفندیار را از نظر ذکر و تقیید مسندالیه بررسی آماری و سپس دادههای آماری را توصیف و تحلیل کردیم. نتایج این پژوهش بیانگر این است که فردوسی، مسندالیه را در قالبهای نام، انواع صفات و ضمیر ذکر کرده. ذکر صفات پهلوانی و شاهانه در جایگاه مسندالیه و تقیید مسندالیه به همین نوع صفات، زبان حماسی داستان را قوّت بیشتری بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
بررسی ذکر و تقیید مسندالیه در داستان رستم و اسفندیار و رابطۀ آن با سبک حماسی شاهنامه (ص ٢٢٧-٢٠٣) دکتر حسن حیدری ١، دکتر محمدرضا عمرانپور٢، مهدی قاسمزاده ٣ (نویسندة مسئول ) چکیده کاربرد خاص عناصر زبان ، باعث ایجاد سبک خاص فردوسی شده است .
این قاعده اگرچه غالب است ، عمومیت ندارد و در شاهنامه ، گاه و البته به ندرت ، صرف ذکر مسندالیه ، به غرض تعظیم و توقیر شاه یا پهلوان انجام میشود و بعد بلاغی دارد که در بحث ذکر مسندالیه به آن خواهیم پرداخت .
(٨٨٣ و ٨٨٤) و در مقابل ، اسفندیار همین تعظیم را برای گشتاسپ ، جاماسپ و زردشت قائل است : کنــــون مایــــه دار تــــو گشتاسپســــت ، نشســــت تــــو در زیــــر جاماسپســــت ، نشســـته بـــه یـــک دســـت او زردهشـــت کــه بــا زنــد و اســت آمدســت از بهشــت بــــه دیگــــر پشــــوتن ، گــــو نیکمــــرد چشـــیده ز گیتـــی بســـی گـــرم و ســـرد (897 -895) این غرض بیشتر برای نام شاهان و با بسامد کمتر برای پهلوانان کاربرد دارد.
در بیت اول که سخن از پادشاهی گشتاسپ است ، برای تعظیم او، او را به نام و با شاخص «شاه » یاد میکند و در دوبیت بعد از آن که تأثر و اندوه خود را از عملکرد گشتاسپ بیان میکند، از عنوان «پدر» استفاده میکند تا بار عاطفی سخن بیشتر شود: کـــه تـــا شـــاه گشتاســـپ را داد تخـــت میـــان بســـته دارم بـــه مـــردی و بخـــت ، هرآن کس کـه رفـت از پـی دیـن بـه چـین نکردنـــــد از آن پـــــس بـــــرو آفـــــرین !