چکیده:
برخی حقوقدانان با توجه تفکیک مکرر قصد و رضا در قانون مدنی ایران، به نوعی مبنایابی احتمالی برای این امر پرداختهاند. از نگاه ایشان اراده در قانون مدنی ایران همچون قانون مدنی فرانسه به قصد و رضا تجزیه شده است. ایشان برای یافتن مبنای این تجزیه به مبحث طلب و اراده در اصول فقه شیعه اشاره میکنند. بر این اساس معاملاتی همچون بیع فضولی و بیع مکره که قصد در آنها موجود است، ولی فاقد رضایت هستند، با آنکه صحیح نیستند، امّا با پیوستن رضایت لاحق میتوانند در حکم معامله صحیح تلقی شوند. به نظر میرسد، حقوقدانان با عدم تفکیک مناسب میان دو گونه رضایت، اراده را علیرغم اینکه نوعی کیف نفسانی بسیط و مجرد است، قابل تجزیه دانستهاند، که امری نادرست است، چرا که با مراجعه به متون فقهی متوجه میشویم که رضایت در یک معنا با اراده یکسانی دارد، بنابراین اگر مفقود باشد، اراده نیز مفقود است. در واقع رضایت در این معنا در برابر اجبار است، امّا در معنای دیگر رضایت در برابر اکراه به کار میرود. در این مختصر سعی شده است که به چیستی و ماهیت فقهی حقوقی اراده و به تبع آن به دو نوع رضایت اشاره شده پرداخته شود.
Some Juristic repeated the distinction between Intent and Satisfaction in Iran's civil code to find a probable base for this issue. In their pinpoint intent and satisfaction is separated in Iran's civil code as same as French's civil code. They imply to Demand and intent in Shia Jurisprudence to find out of this distinction. For this sale such as reluctant sale and meddler sale that intent exists but without the consent، although they aren't valid، can be assumed valid when Subsequent consent comes to exist.
It seems this Juristic's idea that theydon't distinct betweentwo kinds of consent and believe intent is separable although it is Simple and single SensualQuality، is not true.Therefore if consent doesn't exist intent will not come to exist، too. In fact، consent in this meaning is against Compulsion and in another meaning consent is against Reluctance.
Undoubtedly، in Compulsion، intent and consent in first meaning have been exist although in second meaning hasn't and it seems that the primary authors of the Civil Code have been used consent in second meaning. As a result، setting the basement of juristic is Unreasonable، because of Non-distinction between different meanings of consent.
In this article by Referring to Juridical texts that different consents are separated، can show correct basement for separation of intent from consent
خلاصه ماشینی:
هر چند تفاوت ظریفی میان این دو مفهوم به چشم میخورد؛ زیرا ایشان همانند برخی حقوقدانان ، طلب و قصد از یک سو و اراده و رضا را از سوی دیگر کاملا یکسان تلقی نمیکند، بلکه از نگاه ایشان قصد اعتبار یا فعل نفسانی است که با مبرز یا مظهر خارجی همراه شده است ، در حالی که طلب فقط عنوان مبرز و مظهر خارجی اراده است .
به نظر میرسد این اشکال ناشی از عدم تفکیک نویسنده میان معانی گوناگون رضا روی داده است ؛ زیرا ایشان در بحث مراحل صدور یک فعل اختیاری، رضا را برابر با اراده دانستند و معنای دیگری از آن ارائه نکردند؛ بنابراین اگر مقصود از رضا را در موادی مانند ماده ١٩١ قانون مدنی، طیب نفس بدانیم ، مشکل حل خواهد شد؛ زیرا رضا به این معنا جزئی از اراده نیست .
بررسی این امر علاوه بر اینکه در تفکیک اکراه و اجبار و عدم یکسان انگاری آن دو یاریگر است ، نشان خواهد داد که مکره دارای قصد و مقومات آن یعنی رضا به معنای اراده میباشد.
مفهوم رضایت در متون فقهی شهید اول ، گذشته از آنکه در برخی حالات اکراه را با اجبار یکسان گرفته است ، رضا را به معنای طیب نفس دانسته است ، نه یکی از مقومات قصد؛ چرا که در نظر شهید اگر رضا موجود نباشد، عقد نافذ نیست ولی اگر قصد مرتفع گردد، اصولا عقد باطل است ؛ بنابراین اگر یکی از مقومات قصد که در مورد بحث رضا است ، مفقود گردد، اصولا قصد از میان میرود (مکی، ١٤١١، ص ٢٠٧؛ مکی، بیتا، ج ٣، ص ١٩٢).