چکیده:
در این مقاله نوعی تشبیه متمایز و نوآورانه در مباحث بلاغی با عنوان تشبیه سلب و ایجاب معرفی میشود که علمای بلاغت تاکنون بدان توجه نشان ندادهاند؛ در حالی که این تشبیه در شکلگیری صور خیال بدیع نقشی بسزا داشته است. شاعر در تشبیه سلب و ایجاب، ابتدا همانندی مشبه را به کسی یا چیزی ردّ و بلافاصله در پی آن شباهت همان مشبه را به کسی یا چیزی درست در نقطه مقابل مشبهبه پیشین اثبات میکند. نگارنده با آوردن شواهدی از متون ادب فارسی، کیفیت این قسم از تشبیه را بیشتر روشن کرده است. کهنترین کاربرد این نوع تشبیه در قصیدهای از ناصر خسرو یافته شده است. هدف از تشبیه سلب و ایجاب مانند هر تشبیه دیگری عمدتا بیان حال مشبه یا مبالغه است؛ لیکن این اغراض بلاغی به طرزی جدید و دیگرگونه به دست میآید. گوینده با ایجاد نوعی تقابل و تباین بین دو مشبهبه دور از هم باعث میشود شباهت بیشتر تجلّی یابد و احساس و عاطفه قویتر منتقل شود. تباین یادشده همچنین زمینه تصویریترشدن معنا را فراهم میآورد. علاوه بر اینها شاعران با استفاده از تشبیه سلب و ایجاب، </em><em>ارتباطات نابیوسیده جدید و مضاعفی را میان اشخاص و اشیا و مفاهیم ناهمگون برقرار میکنند که این امر باعث شگفتی و اعجاب بیشتر خوانندگان میشود.
خلاصه ماشینی:
مشهورترين مثال اين نوع تشبيه نيز شايد از آن اوست ، آنجا که در دفتر اول مثنوي از زبان حضرت علي (ع ) خطاب به عمرو بن عبدود ميگويد: که نيم کوهم ز صبر و حلم و داد کـــوه را کي در ربايد تندباد؟ (مولوي، ١٣٧٥، ج ١: ٢٣٣) مولانا در بيت فوق کاه بودن را از امام علي (ع ) سلب و در مقابل ايشان را به کوهي از جنس صبر و حلم و داد تشبيه کرده است .
در اينجا به ذکر شواهدي چند از ديوان صائب بسنده ميکنيم : نيستم آتش که هر خاري به زنجيرم کند آفتاب بينيــازم تا کـه تسخيــرم کند؟ (صائب تبريزي، ١٣٦٦، ج ٣: ١٢٤٠) نيسـتم چــون کعبه در بنــد لباس عـــاريت بـيد مجـنونم که موي خـود بـه سر پـيچـيده ام (همان ، ١٣٦٨، ج ٥: ٢٥٥٨) نـيسـتـم چـون خـار و خـس بـازيچـه اطـفـال مـوج کشـتـي نوحــم که ميخـندد بـه طوفـان خـانه ام (همان : ٢٥٦٧) شاعران معاصر نيز مثال هايي والا و استوار براي تشبيه سلب و ايجاب آفريده و با بهره گيري از خلاقيت هاي خاص خود، ظرفيت هاي محتوايي و زيباييشناختي اين نوع تشبيه را گسترش داده اند.
هدف از تشبيه سلب و ايجاب مانند هر تشبيه ديگري بيان حال مشبه و مبالغه است اما اين اغراض بلاغي به طرزي جديد و ديگرگونه به دست ميآيد.