چکیده:
با توجه به اهمیت کنونی صنعت توریسم در فرآیند توسعه پایدار و تاثیر معنادار آن بر نحوه توزیع درآمد در کشورها، در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی وضعیت توریسم بین الملل و تاثیر آن بر نابرابری درآمدی در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) بپردازیم. به منظور تعیین این رابطه با استفاده از نظریات اقتصادی و با تکیه بر مدل های پانل پویا (DPD) و به کارگیری تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) ، رابطه میان توریسم بین الملل و نابرابری درآمدی در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی(OIC) طی دوره زمانی 2009 تا 2013 مورد آزمون و بررسی قرار گرفت. نتایج تجربی حاصل از این تحقیق رابطه مثبت میان درآمد ناشی از توریسم بین الملل و بهبود نابرابری درآمدی (کاهش ضریب جینی) در این کشورها را تائید نموده و بیان می دارد که توسعه صنعت توریسم باعث کاهش نابرابری درآمدی در کشورهای عضو کنفرانس اسلامی طی دوره مورد بررسی گردیده است.
خلاصه ماشینی:
نتایج تجربی حاصل از این تحقیق رابطه مثبت میان درآمد ناشی از توریسم بین الملل و بهبود نابرابری درآمدی (کاهش ضریب جینی ) در این کشورها را تأئید نموده و بیان می دارد که توسعه صنعت توریسم باعث کاهش نابرابری درآمدی در کشورهای عضو کنفرانس اسلامی طی دوره مورد بررسی گردیده است .
در این مطالعه جهت کنترل تورش بالقوه و همچنین درونزایی متغیرها از تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) به منظور بررسی تأثیر توریسم بین الملل و سایر متغیرهای توضیحی بر توزیع درآمد در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) استفاده می شود.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که رابطه U معکوس کوزنتس در کشورهای OIC تأئید گردیده و بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت افزایش درآمد حاصل از توریسم منجر به کاهش نابرابری در سطح کشورهای عضو کنفرانس اسلامی شده و توزیع درآمد را در این کشورها بهبود می بخشد.
با توجه به نتیجه به دست آمده از تحقیق حاضر مبنی بر تاثیر قابل ملاحظه توسعه صنعت توریسم بر کاهش نابرابری درآمدی در سطح کشور و تایید رابطه بین آنها، اهمیت گردشگری در بهبود توزیع درآمد کشورهای مورد مطالعه مشخص می شود.
به دلیل مزیت هایی که صنعت گردشگری در زمینه فرهنگی و اقتصادی برای جوامع دارد، سرمایه گذاری در این بخش می تواند فرصتی برای کشورهای اسلامی و ملل مسلمان برای نزدیکی به یکدیگر بوده و از سوی دیگر از طریق ایجاد اشتغال، کسب درآمد و تقویت زیرساختها بر جوانب مختلف زندگی ساکنان این کشورها تاثیر گذاشته و موجب کاهش نابرابری و بهبود توزیع درآمد در آنها شود و بنابراین به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه کشورهای OIC مدنظر قرار گیرد.