چکیده:
نظریهی تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شده است، این مسئله از لابهلای قوانین و نظریات شورای نگهبان برداشت میشود. اما اجرای نظریهی مذکور در برخی موارد ابهاماتی دارد و در مواردی مرز میان محدودهی اختیارات قوا مورد تردید است، ازاینرو شورای نگهبان در مقام نهاد تفسیر قانون اساسی و همینطور ناظر بر مصوبات کشور با ورود به موضوع، اقدام به حل اختلاف میان قوای سهگانه میکند. موضوع این مقاله بررسی ماهیت نظریهی تفکیک قوا و تحلیل برخی از مهمترین موارد تداخل ظاهری اختیارات قوای سهگانه و نظریات شورای نگهبان در این زمینه است و نتیجه اینکه در مصادیقی که احتمال ایجاد تداخل ظاهری در اختیارات قوای سهگانه وجود دارد، شورای نگهبان در مقام نهاد تفسیر قانون اساسی اختلاف میان قوای سهگانه را رفع و قوای حاکم در مسئله را مشخص میکند. این اصل براساس ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بیشتر برای سازگار کردن قوای سهگانه کاربرد دارد، ازاینرو با توجه به ساختار حکومتی ایران و حضور نهاد ولایت فقیه و اقتدار کاملش بر همهی ارکان قدرت، برداشت مدرن از نظریهی تفکیک قوا نمیتواند پذیرفته شود و باید همان جنبهی سنتی این اصل مدنظر قرار گیرد. بهعلاوه تفکیک قوا براساس قانون اساسی مسئلهای نسبی است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است.
The theory of separation of powers is accepted in the Islamic Republic of Iran، inferred from the statutes and the Guardian Council's opinions. Nevertheless، implementation of this theory is faced with some ambiguities and the boundary among the scope of tasks of the triple powers is not obvious. Hence، the Guardian Council as the formal Constitutional interpreter as well as the institution for reviewing the Constitutionality of the enactments of the Islamic Consultative Assembly resolves the disputes among the triple powers. The subject of this article is to study the essence of the theory of separation of powers and to analyze some of the most important seeming interference of the tasks of the triple powers، and the Guardian Council's opinions in this regard. As the result، the Guardian Council resolves the disputes of the triple powers as the interpreter of the Constitution in cases there exists the possibility of seeming interference in the tasks of triple powers. The principle of separation of powers based on the political structure of the Islamic Republic of Iran is used to make compatible the triple powers. Therefore، regarding the governmental structure of Iran and the existence of Velayat-e-Faqih (the Supreme Leadership) and its full authority on all pillars of power، the modern approach of the theory of separation of powers could not be accepted and the traditional approach should be considered in this respect. Besides، the separation of powers based on the Constitution of Iran is a relative issue. This article is a descriptive-analytic research.
خلاصه ماشینی:
موضوع این مقاله بررسی ماهیت نظریهی تفکیک قوا و تحلیل برخی از مهمترین موارد تداخل ظاهری اختیارات قوای سهگانه و نظریات شورای نگهبان در این زمینه است و نتیجه اینکه در مصادیقی که احتمال ایجاد تداخل ظاهری در اختیارات قوای سهگانه وجود دارد، شورای نگهبان در مقام نهاد تفسیر قانون اساسی اختلاف میان قوای سهگانه را رفع و قوای حاکم در مسئله را مشخص میکند.
این اصل براساس ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بیشتر برای سازگار کردن قوای سهگانه کاربرد دارد، ازاینرو با توجه به ساختار حکومتی ایران و حضور نهاد ولایت فقیه و اقتدار کاملش بر همهی ارکان قدرت، برداشت مدرن از نظریهی تفکیک قوا نمیتواند پذیرفته شود و باید همان جنبهی سنتی این اصل مدنظر قرار گیرد.
در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی است، نظریهی تفکیک قوا در چارچوب قانون اساسی با نگاهی به نظریات شورای نگهبان و تأکید بر عملکرد آن در نظام حکومتی ایران با توجه به حضور ولایت فقیه از نظر تقسیم وظایف قوای سهگانه بررسی میشود.
تفکیک قوای سیاسی در اصل 57 قانون اساسی در قالب استقلال قوا اشاره شده است: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از قوهی مقننه، قوهی مجریه و قوهی قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقهی امر و امامت امت بر طبق اصول آیندهی این قانون اعمال میگردند.