چکیده:
باوجود گذشت بیش از نیم سده گفتگو میان دولتها در زمینه مبارزه با تروریسم و تروریسم دولتی، هنوز
معیاری به دست نیامده است که برپایة آن بتوان به رویارویی کارساز با تروریسم پرداخت. علّت هم نبود تعریفی روشن و همه پسند در سطح جهانی از تروریسم است. بی گمان شناخت تروریسم دولتی بعنوان شاخه ای از تروریسم، بی شناخت درست و همه سویة از تروریسم میسر نیست. در این پژوهش برآنیم تا با بررسی دقیق پدیده تروریسم و شناسایی ریشه ها، انگیزه ها، نمودها و واکاوی ریش های تعریفهای گوناگون از تروریسم، به شناختی درست از تروریسم و تروریسم دولتی دست یابیم.
با توجه به پژوهشهای ارزشمند الکس اشمید دربارة تروریسم، در این نوشتار از یافته های او بعنوان چارچوب
نظری بهره گرفته ایم. یافته های این پژوهش نیز که با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع
کتابخانه ای و اسنادی به دست آمده است، نشان می دهد که در سایة رفتارهای متناقض و دوگانة کشورهای نیرومند، تروریسم دولتی نیز همچون خود پدیدة تروریسم، مفهومی مبهم و پیچیده پیدا کرده و مایه برداشتهای گوناگون از این مقوله شده است.
خلاصه ماشینی:
ناهماهنگی آراء دربارة چیستی و کیستی تروریست به اندازهای است که بسیاری از کارشناسان پس از کوشش فراوان برای تعیین حدومرز این مفهوم سرانجام اعتراف کردهاند که هر کس برداشت ویژة خود را از تروریسم دارد (Higgins,1999:XI) از این رو باید گفت که تعیین اینکه یک کار مشخص، تروریستی است یا نه، در گرو داوری ارزشی درباره عاملان، چگونگی و علل انجام گرفتن آن دارد (Wilkinson,1975:94) 3-6-2- گستردگی گونههای تروریسم دشواری دیگر بر سر راه یافتن معنای درست تروریسم را میتوان در این دانست که تروریسم تنها یک گونه نیست تا بتوان آنرا تعریف کرد و تعریف یک گونه از تروریسم چهبسا در مورد دیگر گونهها راست نیاید (طیب،22:1382).
برای جدا کردن تروریسم از دیگر رفتارهای خشونتآمیز و بزهکارانه مانند قتل یا سوءقصد با انگیزههای اقتصادی و شخصی، برخی از نویسندگان تنها گروهها و بازیگرانی را در زمره تروریستها قرار میدهند که با هدف اثر گذاشتن بر رفتار سیاسی حاکمان دست به خشونت میزنند (Gus,2003:33) سومین و مهمترین ویژگی این است که کارهای تروریستی با هدف هراسافکنی و تحمیل آثار روانی ویرانگر بر شهروندان (غیرنظامیان) صورت میگیرد (Charles,2003:1).
همچنین، بسته به اندازة دخالت و نقش دولتها در کارهای تروریستی در مورد شهروندان، تروریسم دولتی داخلی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف ـ تروریسم هدایت شده از سوی دولتها: در اینگونه از تروریسم، دولتها در راستای منافع خود برای حفظ آرامش، بهعملیات تروریستی بر ضد مخالفان سیاسی که بیشتر از اتباع داخلی هستند دست میزنند و در این راه از راهنمایی و سازماندهی نیروهای ویژهای که به همین منظور ایجاد شدهاند برخوردارند.
Terrorism and International Law. London & New York: Routledge.
), Terrorism in Encyclopedia of Public International Low. Amsterdam/ New York/ Oxford: North Holland Publishing.