چکیده:
یکی از محوری ترین اصول اعتقادی مسلمانان، ایمان به جهان آخرت است و درک این فضا با استفاده از ادله قطعی و یقینآور امکانپذیر است. قرآن کریم مهم ترین منبع برای فهم جهان پس از مرگ است. قرآن کریم در آیات بسیاری در مورد جایگاه دوزخیان سخن گفته و جایگاه دوزخیان را با واژه ابواب یاد کرده است که مفسران چهار احتمال در چیستی آن داده اند: 1. اعمال و گناهان 2. درب 3. گروه 4. طبقات و درکات. نظر مختار در این جستار این است که ابواب، همان طبقات جهنم را یاد آور میشود و جایگاه دوزخیان و مکان آنان بنا به میزان ارتکاب گناهان متفاوت است و هر دسته از آنان با توجه به میزان سوء عملکرد خود، در یکی از طبقات هفتگانه جهنم جای خواهند گرفت.
One of the most basic ideological principles of the Muslims is belief in the Hereafter and understanding this sphere is possible by using the definitive and convincing proofs; therefore the Holy Qur’an is the most important source for understanding the world after death. The Holy Qur’an has in many instances talked about the status of the inmates of Hell and mentioned their status with the term gates (abwāb)، of which the interpreters have given four probabilities: 1. deeds and sins; 2. door; 3. group; 4 levels and dungeons. The chosen view here is that the gates denote the levels of Hell and the status and place of the inmates of Hell are different depending upon difference in their degree of committing sins and each group of them will be placed in one level of the seven levels of Hell as per their degree of malfunction
خلاصه ماشینی:
از طرفی دیگر روش و سیره تربیتی در قرآن کریم از منظری بر دو پایه تبشیر و تنذیر استوار شده است؛ یعنی خداوند به صورت پراکنده در آیات بسیاری بهشت را برای افرادی که عامل به دستورهای وحیانی بودهاند، بشارت داده است و از سوی دیگر جهنم را برای کافرانی که سعی در پوشاندن حق داشتهاند، مورد انذار قرار داده است، اما باید دقت نمود که این موضوعها با وجود پراکندگی، حول یک محور و معناست و ضرورت دارد آیات بهصورت همه جانبه و با یکدیگر بررسی شود.
با سیری در فرهنگ و اندیشه وحیانی و در آیاتی که مربوط به بهشت و جهنم است، چنین میتوان برداشت کرد که انسانها با اختیار در سعادت و ضلالت خود نقشی تعیینکننده دارند و با این پیش فرض خداوند به میزان عملکرد و غوطهور گشتن افراد در کفر و عناد، عقابی درخور برای آنان (جهنمیان) قرار داده است.
گاهی اوقات این واژه به معنای خود دوزخ بهکار رفته، چنانکه خداوند میفرماید: (إنما یأکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا) (نساء/01) و در بعضی حالات جایگاهی برای احوال دوزخیان بهکار رفته است (و کفیٰ بجهنم سعیرا) و در آیهای از قرآن مقابل بهشت(الجنه) جایگاه جهنم (السعیر) ذکر شده است و در روز قیامت اهل دوزخ و اهل بهشت از هم جدا هستند: (فریق فی الجنة و فریق فی السعیر) (شوری/7) (مغنیه، 4241: 6/115).