خلاصه ماشینی:
"بین دولتهای برده دار ممالیک و عثمانی از سویی و خاندانهای دارای خاستگاه بادیه نشینی از سوی دیگر, چه نوع رابطه ای وجود داشته است؟این گونه سؤالات نه تنها در نوشته های ابن خلدون و توین بی, بلکه در مباحث جدید دهه های اخیر نیز توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است.
توین بی در مواردی نیز که از گوتیه استفاده نکرده, دقیقا متن اصلی مقدمه ابن خلدون را مورد استفاده قرار نداده, بلکه چنانکه گفته اند, از ترجمه فرانسوی دو سلن(De Slane) با عنوان Les Prolegomenes بهره برده, و همین تأکید و اعتماد به این ترجمه باعث ایجاد مشکلاتی گردیده است.
منابع اصلی مواضع توین بی در مورد اقوام بادیه نشین و تأثیر آنها بر خاورمیانه ریشه های محکمی در فرهنگ خود او دارد; او نه تنها بیابانگردان اروپایی ـ آسیایی و بادیه نشینان آفریقایی ـ آسیایی را مجموعا در یک ردیف, و نیز پرورش دهندگان شتر را با پرورش دهندگان اسب و گوسفند در کنار هم قرار می داد (بلکه حتی در پاره ای موارد مجموعا مهاجرتهای نژادی را به اشتباه, بادیه نشینی و بیابانگردی عادی اقوام تصور می کرد) و به همین دلیل, تأثیر این گونه تصورات بر اندیشه توین بی بسیار گسترده و در عین حال مایه آشفتگی ذهنی وی بوده است.
56 اما با این همه, او در چند موضع مهم از کتاب التعریف (که دنباله مقدمه و العبر و به شکل خود زیستنامه ای نگاشته شده) به نقش ممالیک اشاره کرده است: از جمله در مورد تحکیم موضع ایوبیان (با توجه به روحیه عصبیه ساختگی بین آنها) و نیز در مورد طولانی ساختن این احساس قدرت که از طریق تداوم تجدید قوا و به کارگیری کودکان و نوجوانان ایالات و عشایر صورت می گرفت."