چکیده:
بررسی زبان نهج البلاغه به عنوان شاهراه فهم این کتاب اهمیت به سزایی دارد. مدعای اصلی این پژوهش آن است که زبان نهجالبلاغه در بیشینه عبارات، به استثنای برخی موارد و موضوعات خاص، زبانی عرفی است که با سازوکار تفهیم و تفاهم اجتماعی و عموم مردم از هر قشر و طبقهای هماهنگ و سازوار است. این ادعا از رهگذر مطالعه متن نهجالبلاغه و تحلیل گزارههای آن دستیافتنی و قابل اثبات است. در عبارات امیر مومنان شاخصههای پرشماری گواه بر عرفی بودن زبان نهجالبلاغه وجود دارد. کاربست نماد، بهرهگیری از کنایات عرفی، استفاده از اشعار کهن و استناد بدان و وجود مثلوارهها در نهجالبلاغه، چهار شاخصه زبان عرفی نهجالبلاغه است که این تحقیق به شیوه کتابخانهای و از روش تحلیلی توصیفی با مبنا قرار دادن گزارههای نهجالبلاغه بدان دست یافته و آنها را تحلیل و ارزیابی کرده است.
خلاصه ماشینی:
کاربست نماد، بهرهگیری از کنایات عرفی، استفاده از اشعار کهن و استناد بدان و وجود مثلوارهها در نهجالبلاغه، چهار شاخصه زبان عرفی نهجالبلاغه است که این تحقیق به شیوه کتابخانهای و از روش تحلیلی توصیفی با مبنا قرار دادن گزارههای نهجالبلاغه بدان دست یافته و آنها را تحلیل و ارزیابی کرده است.
فرضیههای تحقیق حضرت امیر در بیشینه گزارههای موجود در نهج البلاغه از واژگان و عرف زبان مخاطبان زمان صدور بهره برده و از قواعد دستوری عربی رایج میان مردم پیروی کرده است.
3. کاربست نماد در نهجالبلاغه، بهرهگیری از کنایات عرفی در بیانِ امیرِ بیان، استفاده از اشعار کهن و استناد بدان و وجود مثلوارهها در خطبهها، نامهها و حکمتهای نهج البلاغه، چهار شاخصه زبان عرفی نهج البلاغه که این تحقیق در اثبات آن میکوشد.
منظور از شاخصهها، مولفههای زبانی موجود در نهج البلاغه است که گواه عرفی بودن زبان امام علی علیهالسلام در بیان آموزهها است.
» عبارت « رَكِبْنَا أَعْجَازَ الإبِل» در سخن امام علی علیهالسلام یکی از کنایات عرفی زیبای برآمده از فکر و فرهنگ و مولفههای زیستی مردم آن سامان و قابل فهم برای مخاطبان آن زمان و دیگر دوران است.
فرهنگی و تربیتی در نهج البلاغه نمونهای روشن از استفاده آن حضرت از قابلیتهای فراوان زبان عرفی برای بیان مقاصد خویش است.
4. مولفههای زبانی موجود در نهج البلاغه گواه روشنی بر عرفی بودن زبان امام علی علیهالسلام در آموزههای این کتاب است.