چکیده:
با توجه به افزایش خانوارهای سرپرست زن و مسائل و مشکلات مرتبط با این نوع خانوارها در سال های اخیر، پژوهش حاضر به فهم و روایت تجربه زیسته زنان مطلقه از سرپرست خانوار بودن می پردازد. این مطالعه به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسی تفسیری بر روی 10 زن مطلقه سرپرست خانوار در شهر فارسان صورت گرفته است. مشارکت کنندگان حاضر با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی از میان زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد انتخاب شدند. تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار تحت سه مضمون اصلی «سرپرستی به مثابه بازتعریف مناسبات با جامعه »، «سرپرستی به مثابه تجربه احساسی ناخوشایند» و «سرپرستی به مثابه شکل دیگری از زیست اجتماعی» ویازده مضمون فرعی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد زنان سرپرست خانوار با چالش های متعددی در زیست خانوادگی و اجتماعی خود مواجه هستند که نیازمند پروبلماتیزه کردن و توجه سیاست گذاران برای کاهش آسیب های اجتماعی دامنگیر این خانوارها و ممانعت از تبدیل شدن آن به یک «مساله اجتماعی» است.
خلاصه ماشینی:
ازسویی، مطالعات انجامشده در این زمینه اغلب بهبررسی برخی از جنبههای شرایط زندگی زنان سرپرست خانوار، مانند مشکلات اجتماعی و اقتصادی و عاطفی آنان یا توانمندسازی آنها و کاستیهای موجود در این زمینه، پرداختهاند و اطلاعات جامعی از ویژگی اجتماعی، اقتصادی، سلامت روانی و جسمانی، و وضعیت رفاهی این گروه ارائه نکردهاند (برای مثال، بنگرید به ستاره فروزان و بیگلریان 1382؛ شادیطلب و گرایینژاد 1383؛ خسروی 1380؛ نازکتبار و ویسی 1387؛ امینی یخدایی 1388؛ قاسمی و خانی 1388؛ حسینی و دیگران 1388؛ کاشانینیا و علیا 1388؛ گروسی و شبستری 1390؛ خسروان و دیگران 1392؛ زارعی و دیگران 1393؛ ساروخانی و دیگران 1393).
تعاریف مختلفی از واژۀ «زنان سرپرست خانوار» ارائه شده است؛ برای مثال «خانوارهای تحت سرپرستی زنان اشاره به آن خانواری دارد که در آن تصمیمگیرندگان و مدیران اقتصادی اصلی زناناند» (United Nations 1995: 32)، یا «زن سرپرست خانوار کسی است که در آن زن مسئول معیشت خانوار است، حتی اگر مردان در همان خانه زندگی کنند» (Buvinic and Gupta 1997).
3. پیشینۀ تحقیق پژوهشهای گوناگونی درمورد جنبههای مختلف زندگی زنان سرپرست خانوار همچون آسیبهای روانی و اجتماعی، رضایت از زندگی، فرسودگی شغلی، وضعیت اقتصادی، و توانمندسازی انجام گرفته است (برای مثال مطیع 1378؛ مدنی 1381؛ ستاره فروزان و بیگلریان 1382؛ شادیطلب و گرایینژاد 1383؛ خسروی 1384؛ نازکتبار و ویسی 1387؛ امینی یخدایی 1388؛ قاسمی و خانی 1388؛ حسینی و دیگران 1388؛ کاشانینیا و علیا 1388؛ گروسی و شبستری 1390؛ زاهد و خیری خامنه 1390؛ خسروان و دیگران 1392؛ زارعی و دیگران 1393؛Fortin and Langlois 1994 ؛ Hossain and Huda 1995؛Habib 2010 ؛Coyne 2003 ؛Boyle and Lipman 2005 ؛Liu et al.