چکیده:
مناقشاتی که در سده اخیر در حوزههای مختلف از جمله پیرامون مفهوم شراب در شعر حافظ میان ادیبان و شعرشناسان در گرفته است و منجر به نگارش دهها کتاب و مقاله و ... شده است، تا کنون راه به جایی نبرده است و همچنان نیز آثاری نگاشته میشود که اصرار به دامنزدن به همان مناقشات سابق دارند. در این مقاله با تکیه بر نظریه شعری خواجه نصیرالدین طوسی راهبردی استخراج میگردد که به مناقشات یاد شده بتواند پایان دهد. مناقشاتی که بعضاً محصول نگاه منطقی یا به قول خواجه نصیرالدین طوسی نگاه تصدیقی به شعر است و در پی تفسیر مفاهیم موجود در شعر با تطبیق آنها با خارج و یافتن ما به ازای مفهوم در خارج است. راهبرد کارآمد خواجه نصیرالدین طوسی مبتنی بر خودبسندگی شعر و استقلال آن از جهان خارج است که این روش را بر اساس آراء خواجه نصیرالدین طوسی و دیگر فلاسفه اسلامی روش تخییلی به شعر میتوان نام نهاد.
Desirable strategy for reading poetry, imagination or Confirmation?
The controversy that has taken place in Hafez's poetry in this century in various fields, including the concept of wine in Hafez's poetry, which has led to the writing of dozens of books and essays, has never gone a long way And there are also writings that insist on encouraging the same as previous conflicts. In this article, based on Khaje Nasir-e-Al-Din Tusi's poetic theory, a strategy is drawn that can end the conflicts. Conflicts that are sometimes the product of a logical Perspective to poetry and an attempt to interpret the concepts in the poem by adapting them to the outside and finding the implication of the concept outside. The effective strategy of Khajeh Nasir is based on the independence of poetry from the outside world. , This method, based on the views of Khaje Nasir al-Din Tusi and other Islamic philosophers, can be called a fictional approach to poetry.
خلاصه ماشینی:
) از معدود نویسندگانی که در این خصوص تالیفـاتی دارد و نسـبت بـه ارزش جنبـه هـای فرمالیستی نظریه خواجه توجهی مبذول داشته است ، مهدی اخوان ثالث است کـه در دو کتـاب عطا و لقای نیمایوشیج و بدعت ها و بدایع نیما یوشـیج (تهـران ١٣٧٦، انتشـارات زمسـتان ) در پاسخ به کسانی که شعر نیمایی را به دلیل فقدان وزن و تعابیر نامتعارف شعر تلقی نکرده اند، به آراء خواجه نصیر در اساس الاقتباس در زمینه زیباییشناسی و فلسفه هنر استناد و توجـه کـرده است .
بـه عبـارت دیگـر شـیوه تفسـیر و ارزیـابی مکاتـب زیباییشناختی هنر به مثابه «تقلید»١ یا هنر به مثابه «بازنمایی »٢ که مـیکوشـد اثـر را بـر اسـاس شباهت و میزان تقلید و مناسبتش با اجزاء جهان ارزیابی کند، در نظر خواجه همانقـدر مـردود 1 -Mimesis 2 -Representation است ، که شیوه های مبتنی بر جزم «نیـت مولـف »١ یعنـی همـان مکـاتبی کـه هـزاران سـال بـر زیباییشناسی غربی حاکم بود، و چنان که گفته خواهد شد در ارزیابی شعر حافظ و بـه عنـوان نمونه مفهوم شراب ، بر نقد و تفسیر ادیبان و منتقدین ما نیز حاکم بوده است ، دور از شیوه مـد نظر خواجه نصیر است .
حال به قول کسروی «حافظ چـه مـیگویـد؟» کسـروی در تحقیـر حافظ میگوید مراد او صرفا شعر گویی است : «بیشتر غزل هـای حـافظ (اگـر نگـوییم یکایـک آن ها) از این گونه است که شاعر تنها مقصودش ساختن یک غزلی بوده است و در این کار نیز شیوه عادی شاعران را پیروی کرده که نخست قافیه ها را نوشته و سپس به هر کدام جمله هـایی را آورده و بیتی [با] گنجانیدن کلمه قافیه سروده شده » (کسروی، ١٣٢٤: ٤).