چکیده:
راس شمالی خلیج فارس، از جمله پهنه های دریایی در جهان است که تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قاره آن تاکنون تحت تاثیر دلایل و عوامل مختلف سیاسی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، فنی و حقوقی به سرانجام نرسیده است که مرز فلات قاره ایران و کویت از آن جمله است. در این میان پدیده سیاسی- فضایی «منطقه بی طرف/ تقسیم شده» بین کویت و عربستان به عنوان یکی از مواریث حضور و عملکرد بریتانیا در مرزبندیهای خاورمیانه، از جمله پدیده هایی است که تاثیرات خاص خود را بر فرایند تحدید حدود مرزهای دریایی خلیج فارس داشته است. منطقه بی طرف طی توافقنامه 1965 و توافقنامه تکمیلی آن در 1969 بین عربستان و کویت تقسیم گردید. بهعلاوه دو کشور عربستان و کویت در سال 2000 میلادی توافقنامه ای به امضا رساندند که مورد اعتراض ایران قرار گرفت. طی این توافق، دو کشور به اختلافاتشان بر سر مالکیت جزایر قاروه و ام المرادیم پایان دادند و مرز دریایی خود و همچنین حدود شمالی و جنوبی «محدوده توسعه مشترک» را در ورای دریای سرزمینی منطقه تقسیم شده تعیین و تحدید نمودند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از اسناد، توافقنامه ها، منابع کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی تاثیرات این پدیده سیاسی- فضایی بر فرایند تحدید حدود مرزهای دریایی در ضلع شمالی خلیج فارس پرداخته است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مواد توافقنامه های مربوط به تقسیم منطقه بی طرف و تعیین مرز دریایی نه تنها موانع موجود بر سر افراز مرز فلات قاره ایران و کویت و ایران و منطقه مزبور را مرتفع نساخته است بلکه بر پیچیده تر شدن آن نیز افزوده است. بنابراین مسئله تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قارهدر شمال خلیج فارس علاوه بر موارد اختلافی قبلی از جمله اختلاف بر سر منابع نفتی و گازی، عدم پذیرش خطوط مبدا و استفاده از برخی جزایر در ترسیم خط مبدا، با پیچیدگی ها و اختلافات جدیدی از جمله توافق کویت و عربستان بر سر بهره برداری مشترک از منابع بستر منطقه تقسیم شده مواجه شده است. در حال حاضر اگرچه ایران و دو کشور مقابل، اعتراضاتی نسبت به عملکرد همدیگر در این منطقه دارند و مواضع آنها در زمینه تحدید حدود مرز منطقه بی طرف یکسان نیست، اما طرفین بر حل و فصل این مسائل از طریق مذاکره و توافق تاکید دارند و می توان گفت ابزار دیپلماسی، تفاهم و همکاری کارآمدتر از آن است که نتواند گره های پیچیده و دشوار را بگشاید.
خلاصه ماشینی:
بنابراین مسئله تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قاره در شمال خلیج فارس علاوه بر موارد اختلافی قبلی از جمله اختلاف بر سر منابع نفتی و گازی، عدم پذیرش خطوط مبدأ و استفاده از برخی جزایر در ترسیم خط مبدأ، با پیچیدگیها و اختلافات جدیدی از جمله توافق کویت و عربستان بر سر بهره برداری مشترک از منابع بستر منطقه تقسیم شده مواجه شده است .
بیشتر تحدید حدود مرزهای دریایی پس از جنگ جهانی دوم و زمانی که تلاش برای استخراج و بهره برداری از منابع هیدروکربنی در خارج از خاک کشورها به طور مداوم رو به گسترش بود، آغاز شد در مدت نیم قرن از سال ١٩٥٠، بیش از یک سوم مرزهای دریایی قابل ترسیم و تحدید (تعداد ١٦٠ توافقنامه مرز دریایی، ٣٧ درصد از کل مرزهای دریایی) مورد توافق قرار گرفته اند که با توجه به میانگین تقریبی سه توافقنامه در هر سال روند نسبتا کندی به نظر میرسد اوج عقد این توافقنامه های مرزی در دهه ١٩٧٠ و هم زمان با سومین کنفرانس سازمان ملل در زمینه حقوق دریاها بود(٢٠٠٤ ,Blake).
(مهمترین منابعی که به مسئله تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قاره در خلیج فارس پرداخته اند به ترتیب تاریخ نشر عبارتند از: (١٩٩٠ ,Momtaz)؛ ( Drysdle ١٩٩٤ ,Blake )؛ (٢٠٠١ ,Alshaikh)؛ (٢٠٠٢ ,Hafeznia)؛ (١٩٩٤ ,Al-Ulama)؛ (٢٠٠٣ ,Mojtahed-zadeh)؛ (٢٠٠٤ ,Asgari Mirheydar )؛ (٢٠٠٥ ,Asgari)؛ (٢٠٠٧ ,Eltiami Nia Mirheydar, Rasti, Soltani, Amiri, )؛ (٢٠٠٧ ,Nami)؛ (٢٠٠٩ ,Dehghani)؛ (٢٠١٠ ,Mojtahed-zadeh)؛ ( Rasti, O, Moradi, E, Ashrafi, A ٢٠١٢ ,Eltiaminia )؛ (a٢٠١٢ ,Rabiee Hafeznia )؛ ( ,Rabiee Hafeznia b٢٠١٢)؛ (٢٠١٣ ,Marzoq)؛ (٢٠١٥ ,Jafari Voldani)؛ (٢٠١٦ ,Jafari Voldani)؛ (٢٠١٤ ,Salarian Mojtahed-zadeh, Ali-Reza.