چکیده:
نفثة المصدور، اثر ماندگار ادب فارسی در عرصة نثر متکلف، مورد عنایت شارحان قرار گرفته است. از این جمله، شرحی است که حاصل مساعی امیر حسن یزدگردی است. علی رغم کوشش شارح، امکان بازبینی برای ناقدان دیگر وجود دارد. این پژوهش از نوع توصیفی و با روش کتابخانهای تهیه گردیده و بنا به نیاز، به اسناد معتبر و قابل اعتماد مراجعه شده است. در این پژوهش ابتدا عباراتی که در شرح آن اشکالی وارد بود، مشخص و در ادامه نظر شارح اثر ذکر شد. پس از آن اشکالاتی که در شرح به نظر رسید با وجوه مختلف آن بیان و در پایان به نتیجه گیری و ارائه مفهوم نهایی پرداخته شد. البته برای ابهام زدایی کامل از عبارت مورد نظر، عنداللزوم، از عبارات قبل و بعد یا صفحات دیگر نیز شواهد یا عباراتی به عنوان شاهد مثال ذکر شده است. این اشکالات یا مربوط به متن اثر است یا شرحی که برآن عبارت نگاشته شده است.
خلاصه ماشینی:
نقد نظر شارح : بنا به دلایل زیر این تعبیر مناسب به نظر نمیرسد: الف - نویسنده ، کتاب را چهار سال بعد از اتمام این ماجراها نگاشته است .
این عبارت دال بر آن است که نویسنده یک سال بعد به «آمـد» آمـده اسـت و عاقبت حاکم خائن دیده است و مصداق آیه شریفه را در باب صاحب آمد، مشـاهده کـرده است .
نویسنده در خصوص حملۀ الملک الکامل محمـد بـن الملـک العـادل بـه آمـد اینگونـه میگوید: « آفریدگار، عزوعلا، به واسطه ، ملوک عظـام ، پادشـاهان کـرام ، خانـدان مصـر و شام ، انصاف اهل اسلام از او بستد»(خرندزی، ١٣٧٠: ٦٨) نتیجه اینکه ، مـرگ جـلال الـدین در سال ٦٢٨ بود و محمد زیدری نسوی در حال فرار توسط نیروهای صاحب آمـد دسـتگیر میشود.
بنابر این ، عبـارت : « دولـت او بـه زوال رسـید» ماضـی درمعنـی مسـتقبل «محقـق القـوع » نیست ، بلکه عبارت خبری است که نویسنده ، آنچه اتفاق افتاده را ذکر می کند.
نظر شارح : «از» در این جمله ، در معنی «عوض » یا «به جای» بـه کـار رفتـه اسـت ، قریـب معنی «عن » در زبان عربی، در مفهوم «بدلیت » و «شـناختن ».
عین عبارت نویسـنده کـه بیانگر پیشنهاد مورد نظر و تاسف از عمل نکردن بـه آن اسـت ، در چنـد صـفحۀ قبـل آمـده است : «...
بـا توجه به آنچه قبل از آن نویسنده میگوید، اشاره دارد به پیشنهاد صاحب اربیل است کـه بـه او عنوان کرده است به نزد دیوان عزیز ایوبی بـرود.