چکیده:
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح انسانهای متباین نمیتواند با تساوی حقوق مستحقان سازگار باشد. پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهانهای متفاوتی که انسانهای مختلف در آن زیست میکنند، میتوان از تساویِ حقوق اجتماعی انسانها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفة ملاصدرا میتوان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفة صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفة یادشده نیست. گفتنی است که مدل «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تفسیر اصل برابری از نوآوریهای این جستار است.
خلاصه ماشینی:
مدل صدرایی در تفسیر اصل برابری در حقوق بشر Using Sadrai Model to Interpret the Principle of Equality in Human Rights عبدالله صلواتی( شهناز شایانفر(( تاریخ دریافت: 04/11/1394 تاریخ پذیرش: 02/12/1394 چکیده در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود.
پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهانهای متفاوتی که انسانهای مختلف در آن زیست میکنند، میتوان از تساوی حقوق اجتماعی انسانها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفة ملاصدرا میتوان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفة صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفة یادشده نیست.
مبادا نسبت به آنها چون درندهای خونآشام باشی که خوردنشان را غنیمت شمری، زیرا مردم دو گروهند: یا برادر دینی تواند یا نظیر تو در خلقت» (ابن میثم بحرانی، 1417: 5/233؛ برای آگاهی از دیگر روایات، حسینی خامنهای، 1386الف: 9/58ـ47) و این برخلاف نظر برخی است که بیان میدارند مفهوم برابری از اکتشافات عقل جدید است و در یهود، مسیحیت و اسلام، خبری از اصل برابری نیست (صانعی درهبیدی، 1382: 106ـ87 و 88) تساوی اعتباری گفتمان قراردادی هر چند با وجود فطرت مشترک بهعنوان منبع حقوق در تضاد است، اما با کثرت نوعی انسان ستیزی ندارد.