چکیده:
در سالهای اخیر دولت سیاست جذب جمعیت به مناطق مرزی و تقویت امنیت این مناطق با کمک ساکنان بومی را در پیش گرفته است. شهرستان قصر شیرین یکی از شهرستانهای مرزی غرب کشور واقع در استان کرمانشاه است که، در اجرای این سیاست، توسعة آن مد نظر بوده است. برنامهریزی توسعة این شهرستان با پیچیدگیها، تضادها، و عدم قطعیتهایی روبهرو است که توجه به آنها برای انطباق با واقعیت و تحققپذیری بیشتر برنامه ضروری است. رهیافت اختیار راهبردی در برنامهریزی راهبردی، امکان مدیریت پیچیدگیها، تضادها، و عدم قطعیتها را در موضعی تعادلی در فرایند تصمیمسازی و فراوردة آن فراهم میکند. این امر از طریق بهکارگیری فنون شفاف و ساده در چهار وضعیت صورتبندی، طراحی، مقایسه، و اختیار در فرایندی چرخهای انجام میپذیرد. با توجه به جهتگیری نظام برنامهریزی شهری و منطقهای ایران به سوی برنامهریزی راهبردی در سالهای اخیر و لحاظ نکردن پیچیدگیها، تضادها، و عدم قطعیتها در برنامههای متداول، در این نوشتار رهیافت اختیار راهبردی، به منزلة روش، به منظور برنامهریزی برای توسعة شهرستان مرزی قصر شیرین به کار گرفته میشود و با روش علمی استدلال منطقی، فنون عمدتا کیفی آن استفاده میشود. در این پژوهش نشان داده میشود که در برنامهریزی برای توسعة شهرستان قصر شیرین چگونه پیچیدگیها، تضادها، و عدم قطعیتها در فرایند تصمیمسازی و فراوردة حاصل از آن مدیریت میشوند. در فرایند تصمیمسازی برای توسعة شهرستان قصر شیرین عرصههای مربوط به هریک از این موضوعات در مراحل مشخص شناسایی و در طول فرایند و نیز در طراحی بستة پیشرفت، با عنوان فراورده، بنا بر موقعیت مسئله، موضعی تعادلی در برابر آنها اتخاذ گردیده است. در رویارویی با پیچیدگیها در فرایند تصمیمسازی عمدتا برخوردی پرجزئیات در گسترة محدودی از مسئله در برابر برخوردی سادهگیرانه در گسترهای وسیع اختیار شده و در فراوردة آن ترتیبی از گامهای تدریجی پیوسته، با توجه به پیوندهای تصمیمگیری، تدوین گردیده است. به منظور مدیریت تضادها در فرایند و فراورده، برخورد تعاملی بر برخورد انفعالی ترجیح داده شده و مدیریت عدم قطعیتها از طریق پذیرش یا کاهش آنها بر مبنای انعطافپذیری فرایند تصمیمسازی انجام گرفته است.
واژگان کلیدی
شهرستان قصر شیرین، رهیافت اختیار راهبردی، پیچیدگی، تضاد، عدم قطعیت