چکیده:
شاید در نگاه نخست مقایسه خوارج با گرو ههای سلفی تکفیری معاصر که از نظر زمان شکل گیری
حدود 14 قرن از همدیگر فاصله دارند، چندان مناسب، علمی و عملی به نظر نیاید؛ اما حقیقت این است
که این گرو هها از لحاظ فکری، اخلاقی و رفتاری چنان به هم شبیه هستند که توجه هر نویسنده و محققی
نو « را به خود جلب میکند، طوری که برخی از پژوهشگران، گرو ههای افراطی معاصر را با عناوینی همچون
نامگذاری کرده اند. البته تفاو تهایی هم در زمان و نحوه شکل گیری خوارج » خوارج معاصر « و » خوارجیون
و گروه های سلفی- تکفیری معاصر وجود دارد اما در مقایسه با مشابه تهای آنها بسیار اندک هستند. در
پژوهش حاضر سعی بر این است که با استفاده از آثار و منابع موجود و بهره گیری از روش تطبیقی و تاریخی
به مقایسه این گروه ها پرداخته شود و شباهت های نظری و عملی آنها مورد بررسی قرار گیرد؛ با این امید که نتایج چنین تحقیقاتی بتواند جامعه را در شناخت بهتر و دقی قتر چنین گرو ههایی در حال و آینده یاری کند
و جلوی رشد و گسترش آنها را بگیرد و جامعه را از نتایج شوم اعمالشان رها سازد
خلاصه ماشینی:
اما صرف نظر از اینکه خوارج خود را به چه اسمی می خواندند یا اینکه دیگران از چه عنوانی برای معرفی آنها استفاده می کردند، طرز تفکر، اخلاق و رفتار آنهاست که در طول تاریخ هر بار با یک عنوان و شکلی خود را نشان داده و این بار در عصر حاضر نیز با عناوینی همچون طالبان ، القاعده ، داعش و دیگر گروه های افراطی و ظاهرگرا و تکفیری ظاهر شده اند و تفسیر نادرست و غیر عقلانی خود از دین اسلام را تنها تفسیر صحیح انگاشته و دیگران را به انحراف متهم می کنند که باید توبه کرده و به آنها بپیوندند، در غیر این صورت ، به عنوان کسانی که گناه کرده اند، کافر محسوب می شوند و باید به هر طریق ممکن از بین .
خوارج در جنگ صفین ابتدا با دیدن قرآن ها بر سر نیزه های سپاه دشمن ، فریب خوردند و حضرت علی (ع ) را به قبول حکمیت وادار کردند و سپس با تفسیر ساده انگارانه از ظاهر آیه «ان الحکم الا لله » تغییر عقیده دادند و حکومت و حکمیت را تنها از آن خدا دانستند و امام را به خاطر تعیین حکمین گناهکار و کافر دانستند و بر همین اساس او را به شهادت رساندند و بعد از آن به یکی از دشمنان اصلی شیعیان تبدیل شدند.
به این ترتیب ، تکفیری های معاصر نیز همچون خوارج در ابتدا در جامعه اسلامی ظهور کرد و متشکل از اعراب بود، آنها برای حفظ خود در مقابل فشار حکومت مرکزی و دیگر مخالفانشان دست به مهاجرت زدند و بعدا از افراد و اقوام و ملیت و نژادهای مختلف عضوگیری کردند (عباس زاده فتح آبادی ، ١٣٨٩: ١٥١- ١٥٤؛ هزاوه ای و باوریان ، ١٣٩٣: ٨).