چکیده:
ظهور تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در عصر حاضر، امکانات جدیدی برای شناخت تحولات سیاسی- اجتماعی و تدوین دروس مختلف در رشته علوم سیاسی، فراهم آورده است. بنابراین، این سوال که آموزش سواد رسانهای چگونه میتواند در هویتیابی دانشجویان علوم سیاسی نقش ایفا کند؟ مطرح میشود. نتایج نشان میدهد که سواد رسانهای بهمثابه درسی آموزشی در رشته علوم سیاسی میتواند ابزاری قوی و موثر بهمنظور آگاهی دانشجویان از تاثیرات رسانهها جهت ساخت و بازسازی هویتی آنان باشد. همچنین؛ نگارنده میکوشد تا ضمن نشان دادن اصل سیالیت قراردادهای فرهنگی در عصر جامعه اطلاعاتی، به لزوم توجه بیشتر نسبت به تحولات جدید جهانی جهت تدوین دروس جدید در رشته علوم سیاسی تاکید کند و از طرف دیگر نقش سواد رسانهای را در توانمندسازی دانشجویان علوم سیاسی بهمنظور قرائت و رمزگشایی متون رسانهای در مفصلبندی هویتیشان مورد توجه قراردهد.
اهمیت این موضوع در ارتقاء قدرت تحلیل و ارزیابی آنان درباره پیامهای رسانهای است که بخش اعظم داوری آنان را در خصوص خود و محیط سیاسی- اجتماعی انان شکل میدهد.این مهم، ضرورت پیوند میان دو عرصه بنیادین جامعهشناسی سیاسی و علوم ارتباطات را نمایان میسازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از نظریات رابرتسون، گیدنز، مک لوهان و آلبرو انجام پذیرفته است.
In the advent of 21 century , emergence of new communication technologies has become the main factor to know political as well as social movements, it also has provided new opportunity to preaper new teaching materials for political science courses. The prsent article supposes that media literacy as a course for political science can play a major role to introduce the influence of media to the students and also help them to gain and reconstruct their own identity. It is tried to not only intriduce the movements of cultural contracts in information era, but also show the importance of introducing such courses to the students if political science. Also the role of media litracy is considered as a major tool for critical consideration of media texts.
It can improve their analysis power to u derstand the political social envirnment better and judge it more efficiently. This shows the importance of relationship between political science and information technology . this is a descriptive analytical study and has enjoyed the theories proposed by Rabertson, gider , mack lohan and Albero.
خلاصه ماشینی:
نقش سواد رسانه ای در هویت یابی و ضرورت آموزش آن در رشتۀ علوم سیاسی * بهناز اژدری چکیده ظهور تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در عصر حاضر، امکانـات جدیـدی برای شناخت تحولات سیاسی- اجتماعی و تدوین دروس مختلف در رشته علـوم سیاسی، فراهم آورده است .
در این راستا پیرامون سواد رسانه ای میتوان چهار عنصر کلیدی را مـورد بررسـی قـرار داد : نخست آنکه چه کسی (کسانی) پیامهای رسانه ای را میآفریند؟ دوم ، چه دیدگاهها، ارزشها و شیوه هایی از زندگی در یک پیام رسـانه ای نشـان داده شـده یـا از قلـم افتـاده است ؟ سوم ، پیام های تولید شده ، تحت تأثیر چه شرایط سیاسی – اجتماعی ایجـاد شـده است ؟ و سرانجام در چهارمین پرسش مطرح میشود که آیا یک مـتن نـزد همگـان بـه یک شیوه تفسیر یا تأویل میشود ؟ پرسش اول نشان میدهد که هیچ پیامی بی طرف و خنثی نیست بلکه پیامها به یک منبع قدرت وابستگی دارند.
بر این اساس به نظر میرسد سواد اطلاعاتی و سواد رسـانه ای برای دانشجویان علوم سیاسی لازم و ملزوم یکدیگر است چرا که با مجهز شدن به ایـن شکل از سواد، دانشـجویان ایـن رشـته ضـمن دسترسـی ارزان و سـریع بـه اطلاعـات ، میتوانند به خود آگاهی بیشتر در روند انتخاب پیام های رسانه و خلق و گزینش آزادانـه محتوا فرصت های جدیدی را جهت برسازی هویتی خود ونقد از تعریف رسمی هویت در ابعاد مختلف آن دست یابند و در جسـت و جـوی هـویتی جدیـد بـرای خویشـتن برآیند.
(عاملی، ١٣٨٣ :١١) به همین منظور، مقاله حاضر مدعی است ، آموزش سواد رسانه ای میتواند پیش درآمدی برای حرکت بطرف الگوهای پلورالیستی آمـوزش در رشـته علـوم سیاسـی باشـد و بـه دانشجویان علوم سیاسی به منظور برخورد منطقی با پیامهای رسانه های دیجیتالی جهـت داوری آنها نسبت به خود و محیط سیاسی – اجتماعی شان کمک نماید.