چکیده:
چگونگی تاثیر خاتمة جنگ ـ پدیده ای که تاثیرات فراوانی بر مفاهیم اجتماعی وارد می آورد ـ بر اعتماد سیاسی سوال اصلی این مقاله را شکل می دهد. این مقاله با استفاده از انگار ههای بین الاذهانی و با مفروض پنداشتن خاتمة جنگ به عنوان متغیر مستقل و اعتماد سیاسی به عنوان متغیر وابسته می کوشد تا این تاثیرگذاری را به صورت منطقی، به عنوان هدف اصلی خود، تبیین کند. سپس به عنوان یک نمونه به تطبیق این تبیین با دفاع مقدس می پردازد. این مقاله حالاتی را نشان می دهد که حتی با وجود پیروزی، اعتمادآفرینی مناسبی صورت نمی گیرد، یا با وجود شکست، تخریب مورد انتظار از اعتماد صورت نمی پذیرد.
خلاصه ماشینی:
انگاره هاي بين الاذهاني ، اعتماد سياسي و خاتمۀ جنگ : بررسي موردي تأثيرات پذيرش آتش بس در جنگ ايران ـ عراق بر جامعۀ ايران دکتر سيد جلال دهقاني فيروزآبادي * تاريخ تأييد نهايي : ١٣٩٠/١١/١٥ تاريخ دريافت : ١٣٨٩/١٠/٣ علي بغيري ** چکيده چگونگي تأثير خاتمۀ جنگ ـ پديده اي که تأثيرات فراواني بر مفاهيم اجتماعي وارد مي آورد ـ بر اعتماد سياسي سؤال اصلي اين مقاله را شکل مي دهد.
اما اين مقاله تلاش مي کند تا به اين پرسش پاسخ دهد که چگونگي پايان جنگ چه تأثيري بر اعتماد سياسي وارد مي آورد؟ همچنين بايد توجه داشت که جنگ پديده اي است با تأثيرات داخلي و خارجي ، لذا برخي از عوامل مؤثر از ناحيۀ چگونگي خاتمه يافتن آن بر اعتماد سياسي با مسائل سياسي و اجتماعي داخلي و برخي با مسائل خارجي ارتباط بيشتري دارند.
و لذا اگر چگونگي ختم جنگ با انگاره هاي از پيش موجود منطبق نباشد، احتمالا اعتماد سياسي پشتوانۀ سياستمداران متزلزل مي شود، چراکه براي پذيرش انگارة جديد ناشي از اين تغيير بايد فاکتورهاي انگاره اي با فاکتورهاي نهادي و فاکتورهاي مادي منطبق باشند (٢٣٧ :٢٠٠١ ,Berman(.
به عنوان مثال ، تصوير نادرست صدام از وضعيت جنگ دوم خليج فارس ـ که به ميزان زيادي ناشي بود از ايجاد انگاره هاي وحشتي که در قالب تملق سايرين نسبت به او و اين که همه چيز بر وفق مراد شما است ، نمايان مي گشت ـ سبب آن شده بود که او گمان کند با مديريت کاريزما مسائل به پيش خواهد رفت (اي ريشون ، ١٣٧٦: ٧٠).