چکیده:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی زوج ها در رضایت زناشویی زنان متاهل انجام شد. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری را زنان متاهل 15 تا 54 ساله شهر یاسوج تشکیل می دهند که 380 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش رضایت زناشویی پرسش نامه انریچ و جهت سنجش سرمایه فرهنگی از پرسش نامه پژوهشگر استفاده شده است که با استفاده از اعتبار صوری تعیین اعتبار گردید و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند رضایت زناشویی زنان در سطح متوسط رو به بالاست. هم چنین بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته زنان، سرمایه فرهنگی عینیت یافته، تجسم یافته و نهادی شده همسر با رضایت زناشویی زنان رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مجموع دو متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته همسر و سرمایه فرهنگی تجسم یافته همسر قادرند %8 از تغییرات متغیر رضایت زناشویی زنان را تبیین نمایند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، داشتن سرمایه فرهنگی می تواند در روابط زناشویی برای طرف مقابل انرژی عاطفی تولید نماید. حال این انرژی عاطفی تولید شده به نوبه خود می تواند در شکل رضایت یا عدم رضایت زناشویی باشد.
خلاصه ماشینی:
رضايت زناشويي زنان و ارتباط آن با سرمايه فرهنگي زن و شوهر Marital Satisfaction of Women and its Relationship with Couples' Cultural Capital دکتر مريم مختاري .
M. Hojjatinia, Ms. C کارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه ياسوج دريافت مقاله : ٩٤/١١/٢٥ 1 دريافت نسخه اصلاح شده : ٩٥/٣/١٧ پذيرش مقاله : ٩٥/٣/١٨ چکيده مطالعه حاضر با هدف بررسي نقش سرمايه فرهنگي زوجها در رضايت زناشويي زنان متأهل انجام شد.
ـ در پژوهشي ديگر مقصودي، معيدفر و توکل ١٠ (١٣٩٠) تحقيقي تحت عنوان «بررسي جامعه شناختي رابطه سرمايه اجتماعي و رضايت زناشويي » در زوجين شهر کرمان انجام دادند.
اين در حالي است که همبستگي بين رضايت زناشويي زنان و سرمايه فرهنگي ذهنيت يافته همسر در سطح آلفاي کوچکتر از ٠/٠٥ معنادار مي باشد.
همبستگي بين رضايت زناشويي زنان و سرمايه فرهنگي عينيت يافته همسر نيز با توجه به سطح معناداري آلفاي کوچکتر از ٠/٠٥ معنادار مي باشد.
اما همبستگي بين رضايت زناشويي زنان و سرمايه فرهنگي نهاديشده مردان با توجه به سطح معناداري آلفاي کوچکتر از ٠/٠٥ معنادار است .
اين نتيجه با نتايج تحقيق سفيري و همکاران (١٣٨٩) که نشان داد بين سرمايه فرهنگي تجسم يافته زنان و روابط با همسرانشان رابطه معناداري وجود ندارد، منطبق است .
به طوري که زوجيني که سرمايه فرهنگي عينيت يافته بيشتري دارند، بيشتر به سمت فردگرايي کشيده مي شوند که اين باعث ايجاد حس عدم رضايت از زندگي زناشويي توسط زنان شده است .
Soltani Bahram, Alizadeh Aghdam & Koohi 6.
Maghsoodi, Moeidfar & Tavakol 23.
Iman, Yadali Jamalooei & Zahri 24.