چکیده:
هدف از دانش حسابداری تهیه اطلاعات درآمدمند برای پیش بینی رویدادهای مختلف اقتصادی به منظور تسهیل در تصمیم گیری است.
از آنجا که درآمد های گزارش شده همواره به منزله یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی اعتبار ویژه ای داشته و استفاده کنندگان از صورتهای مالی عموما، در بررسیها و قضاوتهای خود، درآمد را یکی از عوامل برجسته در نظر می گیرند، هر جریانی که به طریقی در درآمد تاثیر نهد نیز اهمیت می یابد. زیرا پیامد های اقتصادی بر آن مترتب می گردد. و از این رو، هموارسازی کسب درآمد یکی از پدیده هایی است که در درآمد و گزارشگری آن تاثیر می نهد.
با مروری بر تحقیقات مرتبط با پدیده هموارسازی کسب درآمد، چند محور اصلی برای این پژوهشها مشخص می شود که مهمترین آنها عبارت اند از هدفها و انگیزه های هموارسازی کسب درآمد- ابزار هموارسازی درآمد و عوامل موثر در هموارسازی کسب درآمد.
در این مقاله، که حاصل تحقیقی تجربی در حوزه حسابداری است، با هدف بررسی عوامل موثر در هموارسازی کسب درآمد (میزان اثر عوامل و معرفی مدلی به منظور پیش بینی احتمال هموارسازی کسب درآمد) در جامعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نخست فرضیاتی مطرح شده است. سپس از محاسبه متغیرهای تحقیق، با استفاده از رگرسیون چند متغیره لوجیت و تحلیل همبستگی، بدین موضوع پرداخته شده است که کدام یک از متغیرها (نسبت درآمد آوری، اندازه شرکت، نوع صنعت) در شرایط حاکم بر بازار سرمایه ایران در دوره زمانی تحقیق عامل موثر در هموارسازی کسب درآمد است. در این صورت، میزان اثر آن چه مقدار است. سرانجام، در این مقاله، به منظور پیش بینی احتمال هموارسازی کسب درآمد شرکتها، مدلی معرفی می شود. نتایج نهایی حاصل از تحقیق مبین آن است که میان نسبت درآمد آوری شرکت و هموارسازی درآمد در جامعه هدف بررسی رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه بدین گونه است که، با افزایش درآمد آوری شرکت، احتمال هموارسازی کاهش می یابد. همچنین میزان تاثیر این عامل در هموارسازی مشخص شده است. بدین ترتیب که با یک واحد افزایش در نسبت درآمد آوری احتمال هموارسازی به میزان 1.31- کاهش می یابد. به علاوه، نتایج حاصل از آزمون صحت مدل نیز بیانگر آن است که مدل معرفی شده برای پیش بینی احتمال هموارسازی، مدلی قابل قبول است.