چکیده:
داوری در باره قاجاران، بسیار دشوار است؛ در عرصه مناسبات خارجی، همه از بی لیاقتی پادشاهان قاجار می گویند، از ترکمانچای یاد می کنند و از عهدنامه هرات سخن می گویند و از کوچک شدن سرزمین ایران. اما به اعتقاد نگارنده پنج خصلت بنیادین (موقعیت راهرویی، دولت حائل، بازی بزرگ، مساله هند و کشف نفت) آنها را در عرصه روابط خارجی به انفعال کشانده بود. پرسش و دغدغه اصلی این است که چگونه می توان رخدادهای تاریخی شده روابط خارجی ایران قاجاری را به شکل قالب های تئوریک در آورد؟ به دیگر سخن، الگوی نظری روابط خارجی ایران معاصر چیست و چگونه می توان با بهره گیری از داده های عینی تاریخی به نظریه پردازی ایرانی مناسبات فرامرزی دست یافت؟ دودمان قاجار (1304-1170ش. / 1925-1791م.) ترک نژادان مغول تباری بودند که در یکی از مهم ترین دوران های تاریخی، پادشاهی نوینی را پس از دوره ای هرج ومرج، در ایران زمین بنیان نهادند؛ روزگاری که نظام جهانی شونده استوار بر هژمونی غربیان، سرگرم تصرف جغرافیایی بود و ایران نیز در حال فرورفتن در گرداب برآمده از چیرگی فرنگیان بر سراسر جهان. دودمان قاجار، نه توان برهم زدن نظام بین المللی را داشت، نه می توانست از رقابت های بین المللی کناره گیری کند و نه اندیشه و توان همآوردی و همگرایی با نیروی توسعه گرای جهانی را داشت. قاجاران در عرصه مناسبات فرامرزی، محصور خصائل و ویژگی هایی بودند که کنشگری را از آنان سلب می کرد و به واکنشگری منفعلانه وادارشان می ساخت.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، پس از استیلای انگلستان ، اروپاییان پیوسته به این فکر بودند که راه نزدیک تری برای رسیدن به مشرق زمین بـه دسـت آورنـد (فرامـرزی، ١٣٤٦: ٣)؛ زیـرا ایران ، گوهری گران بها بـود کـه روس هـا بـرای تسـخیر ممالـک افغانسـتان و ایـران و دست اندازی به هندوستان انگلیس نقشه کشیده بودند (ویلسن ، ١٣٦٦: ٢٩٥).
از دیگر سو، برای انگلستان ، هم ایران و هم ترکیه ، دو سد دفاعی برای جلوگیری از چیرگی دیگران بر هندوستان به شمار میآمدند (٢٦٠ :١٩٦٨ ,Kelly) و تبدیل ایران بـه یک میدان استراتژیک نظامی بـه منظـور توسـعه طلبـی در خاورمیانـه توسـط انگلسـتان (عبدالله یف ، ١٣٣٦: ٢٢٧) رویهم رفته ، سبب شده بود که سـه دولـت بـزرگ عثمـانی و روسیه و انگلیس ، هر یک بـه نوبـه خـود و بـرای پیشـرفت مقاصـد خـویش در اندیشـه پیشروی در مرزهای ایران باشند و هدف شـان نـاتوانی هـر چـه بیشـتر ایـن کشـور بـود (صفایی، ١٣٥٢: ١).
مسائل دیگری نیز در میان بود که نشان میداد وضعیت راهرویی ایـران ، کشـور ایران را ناخواسته وارد رقابت های بین المللی مینمود: خطـر روس بـرای راه آهـن جنـوب (١١٧ :١٩٦٧ ,Busch)؛ مسأله ایران و رقابت کامـل (١١٤ :١٩٦٧ ,Busch) و همچنـین اهمیت خطیر خلیج فارس (٢٥٥ :١٩٥٤ ,Wilson)، همگی سبب سـاز اهمیـت وضـعیت ایران میشد.
این باور را از دیگر سو، یکی از قدیمیترین عاملان بریتانیا بـرای نفـوذ در ایـران ، بااهمیت جلوه میدهد: سرجان ملکم میگفت : ناپلئون پیش خود نقشه کشیده بود که خرس روسیه و شیر ایران را بـه ارابـه جنگـی خـویش ببنـدد و جلگـه هـای پرنعمـت هندوستان را در معرض تاخت وتاز قرار دهد، امـا نقشـه او نقـش بـر آب شـد (مقتـدر، ١٣٣٣: ٧٩).