چکیده:
تمایل ذاتی انسان به شاد زیستن و برخورداری از آرامش درون در رباعیهای فارسی بهصورت آموزههایی اخلاقی متجلی شدهاست؛ چنانکه این آموزه همواره یکی از مضامین تعلیمیِ اصلی و محوری در این قالب شعری بودهاست. پژوهنده در این جستار با تأمل در رباعیهای مشهورترین رباعیسرایان ایرانی تا قرن هشتم هـ. ق. کوشیده است، ضمن بررسی کیفیت و تمایز بازتاب این آموزهها در آثار آنان با ریشهیابی پشتوانههای اجتماعی و فکری اندیشۀ دعوت مخاطب به اغتنام فرصت، تساهل و شادی طلبی، تأثر این اندیشه را از اوضاع اجتماعی و فکری جامعه دریابد. بر اساس یافتههای این پژوهش، آموزههای اخلاقی رباعی سرایان ایرانی در این خصوص، ضمن تأثیرپذیری عمیق از اوضاع اجتماعی و جریانهای فکری و سیاسی، با وجود شباهت به اندیشۀ اصالت لذت در طرز تلقی از معنای شادی و آرامش و راهکارهای دستیابی به آن، پشتوانههای فکری عمیق و مستقل از مکتب اصالت لذت (اپیکوریسم) دارد. پشتوانههایی که در نوع ینی و نگرش انسان شناسانۀ آنان ریشه دارد.
خلاصه ماشینی:
زمينه هاي اجتماعي و فکري انديشۀ اغتنام فرصت در رباعيهاي فارسي 1 دکتر سعيد حاتمي چکيده تمايل ذاتي انسان به شاد زيستن و برخورداري از آرامش درون در ربـاعيهـاي فارسـي به صورت آموزه هايي اخلاقي متجلي شـده اسـت ؛ چنانکـه ايـن آمـوزه همـواره يکـي از مضامين تعليميِ اصلي و محوري در اين قالب شعري بوده است .
از اين گذشته ؛ اگرچه تجلي انديشـۀ «دم غنيمـت شماري» و تمايل به شاد زيستن در ادبيات فارسـي بـه دليـل محـاط بـودن در زمينـه اي رنگارنگ و جذاب از عواطف شاعرانه ، نمـودي خيـال انگيـز و مـاورايي دارد امـا ايـن انديشه به دليل برخورداري از بنياني فلسفي نمـيتوانسـته اسـت تجلـي گـاهي بهتـر از رباعي بيابد چرا که «اگر بخواهيم دقيق ترين و اساسيترين نکـات فلسـفي و عرفـاني را که در خوش ترين و شيواترين پيرايه هاي شعري و ادبي گفته شده است ، بيابيم ، بيترديد بايد قبل از هر چيز به سر وقت رباعيات برويم » (مؤتمن ، ١٣٦٤: ٢٠٨) رباعي به دلايلـي که برشمرديم ، از آغاز طلوع شعر فارسي، ميتوانسته تجليگاه بيبديل دعوت مـردم بـه نگريستن به جهان بر اساس تسامح و تساهل و خوشباشي باشد زيرا «رباعي در ادبيـات فارسي براي دو نوع مضمون ، تخصيص يافتـه اسـت ، نخسـت مضـامين عرفـاني و دوم مضامين فلسفي» (شميسا، ١٣٧٤ :٣٥) واضح است که اين انديشه هـم بنيـاني فکـري و فلسفي دارد.