چکیده:
ایرانیان در طول تاریخ، به طور متناوب با قحطی و بحران ارزاق روبهرو بودهاند. در طول سالیان متمادی، عوامل متعددی بر بحران ارزاق تاثیر گذاشته است که در نگرشی کلی میتوان این عوامل را به دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم کرد که عامل انسانی در دو دسته داخلی و خارجی جای میگیرد. وضعیت شبهاستعماری و سیاست اقتصادی خاصی که روسیه و بهویژه بریتانیا از ابتدای دوره قاجاریه بر ایران تحمیل کردند، کمبود ارزاق و گرانی و قحطی را تشدید کرد. تداوم چنین وضعی به بحران ارزاق و قحطی عمومی در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه منجر شد و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. سیاستهای اقتصادی انگلستان که پیش از جنگ جهانی اول با بستن قراردادهایی در ایران به اجرا درآمده بود، در اواخر جنگ جهانی اول بر وخامت اقتصادی و بحران ارزاق عمومی افزود. در اسناد، ارزاق عمومی بیشتر با عناوین غله و نان آمده است. در این ایام، بریتانیا بیشترین حضور نظامی را در ایران داشت و در بحران، نقش مستقیم و غیرمستقیم ایفا کرد. در این جستار با روشی تحلیلیتوصیفی و با تاکید بر اسناد، تلاش شده است به این پرسشها پاسخ داده شود که زمینههای بروز بحران ارزاق توسط بریتانیا چه بود و این بحران را چه نیروهایی مدیریت میکردند. فرض ما بر این مبنا استوار است که قراردادهایی همچون میرجوار، نفت، 1907 و 1915 زﻣﻴﻨﮥ بحران ارزاق توسط بریتانیا را در ایران فراهم کرد. بر این اساس انگلیسیها با کمک نیروهای مختلفی همچون کنسول بریتانیا، بانک شاهنشاهی، پودراتچیها و تعامل با برخی از ملاکان حاکم و تجار موجب پیادهشدن مقدمه واجب سیاستشان، یعنی تهیه ارزاق برای نیروهای نظامی خود شدند. به این ترتیب باید گفت بریتانیا برای تامین منافع خود، در مدیریت بحران ارزاق نقش مهمی داشت.
Iranians have frequently faced with famine and crisis of food throughout the history. Over the years, several factors have influenced the crisis of food which, in a general attitude, can be divided into natural and human factors (internal and external). From the beginning of Qajar period, such a crisis with quasi-colonial conditions and a special political economy imposed on Iran by Russia and especially Britain led to severe shortage of grocery, inflation and famine. The continuation of such conditions at the end of Nasir-ed-Din Shah reign led to the crisis of grocery and general famine and caused the deaths of thousands of people. The British political economy imposed on Iran through some treaties prior to World War I intensified economic deterioration and crisis of public grocery (cereal) in the late World War which has been referred with cereal and bread titles in more documents. During this period, Britain had the most military presence in Iran and played a direct and indirect role in the crisis. Using analytical-descriptive method with emphasis on documents, this essay indicates that contracts such as Mirjavar, oil, 1907 and 1915 provided the setting of establishment of general food crisis by Britain. Through various forces such as the Consul of Britain, the Royal Bank, Poodratchiha and interacting with the ruling landlords and merchants, Britain implemented an obligatory introduction of politics to prepare food for its armies. So, Britain played a significant role in managing the crisis of food to their benefit.
خلاصه ماشینی:
حضور سپاهیان بریتانیا و روسیه نیز خود مستلزم تهیه ارزاق و تدارکات لازم بود که بهتدریج با شروع خشکسالیها و جنگ جهانی اول، زمینههای ایجاد بحران ارزاق را در کشور به وجود آورد.
آنها در صورت لزوم، برای حفظ منافع خود، به اَعمال خشونتآمیز و تهدیدآمیز متوسل میشدند (دایر، 1378: 64 و 85 و 184 و 188 و 189؛ ساکما، کارتن240، پروندۀ1493، سند22و321) و در بیشترِ مواقع تلاش میکردند با تعامل با برخی از مسئولان دولتی و ملاکان، غله و تجهیزات خود را فراهم کنند و این روش را تا اواخر جنگ ادامه دهند (مجد، 1387: 146و147؛ محبوبفریمانی، 1382: 467؛ ساکما، کارتن240، پروندۀ1493، سند265).
بنابراین باید قرارداد میرجوار را نخستین بهانۀ حضور نیروهای بریتانیا برای اشغال ایران و به دنبال آن، تهیۀ ارزاق (غله) دانست که تا اواخر جنگ جهانی اول ادامه یافت.
در یکی از اسناد به تاریخ 17صفر1336ق/آبان1296ش/دسامبر1917م، دربارﮤ نقش مستقیم کنسول بریتانیا در خرید ارزاق در کرمانشاه چنین آمده است: «… قونسول انگلیس از چندی قبل شروع به خریدن جنس کرده و مأمورین قونسولگری در اطراف شهر و قصر به عنوان آذوقه اردوی روس خریداری جنس مینمایند بدیهی است با این ترتیب عاقبت امر آذوقه خیلی وخیمتر از حالت حالیه شده… با مقامات مربوطه مذاکره و قرار بگذارید که از این به بعد مأمورین قونسولگری خریداری جنس را موقوف دارند…» (اسنادوخ، 1336ق، کارتن65، پروندۀ11، سند41)..
بنابراین ژنرالها و نظامیان عامل دیگر سیاست بریتانیا بر بحران ارزاق بودند و نفس حضور آنها موجب میشد صاحبان غله قیمت اجناس را تغییر دهند (اسنادوخ، 1336ق، کارتن65، پروندۀ11، سند22).