چکیده:
برای فهم بهتر معماری گذشته باید ذهنیت رایج معمارانة زمان مورد مطالعه را بیشتر شناخت. علاوه بر خود آثار، یکی از راههای شناخت این ذهنیت متون مکتوب مرتبط با معماری است. با این حال در میان متون تاریخی جهان اسلام در کمتر متنی به طور صریح و مستقیم به معماری پرداخته شده است. تذکرة البیان و تذکرة الابنیه دو متن از این دست هستند که از دوران عثمانی به دستمان رسیده است و حاوی خاطرات زندگینامهای و حرفهای سنان، معمار بزرگ جهان اسلام، است. در این میان میتوان پرسید که چگونه و به چه اندازه میشود، از میان سطور این متون و دیگر متون مرتبط آن دوران، ابعاد و وجوه مختلف ذهنیت معمار سنان را فهمید؟ قالب و چارچوب ذهنیت معماری همانند او از چه عناصر، مفاهیم، و افرادی تشکیل شده بود و هرکدام از آنها چه شان و جایگاهی داشتهاند؟ در مقالة پیش رو تلاش میشود که با رجوع به این دو متن و بهرهمندی از دیگر متون مهم مرتبط آن دوران چون رسالة معماریه و تحفة المعمارین راهی به سوی فهم ذهنیت معمار سنان گشوده و گوشههایی از آن برای محقق امروزی معماری اسلامی شناسانده شود.
متون تذکرهها برای معمار سنان در حکم مناقبنامهای بوده است که به خواست خود وی و توسط شخص معتمد او نوشته شده است تا نام نیکی از او به جای گذاشته و ابعاد زندگی و حرفهای او را به آیندگان و شاگردان و مریدانش شناسانده شود. به طور کلی در ذهنیت معمار سنان دو دسته از افراد، که میتوان آنها را دسته پیرهای پیشه و حامیان معنوی و دسته حامیان و بانیان آثار نامید، جایگاه و شان خاصی داشتهاند. ابعاد دیگری از ذهنیت معمارباشی و در این مورد سنان در نظام عثمانی بر اساس مفاهیمی چون هدیه و کعبه و عمل بر اساس قدیم و... شکل میگرفت. ذهنیت سنان ابعاد معنوی بارزی داشت. آرمان و مهمترین هدف او از پیشهاش کسب دعای خیر و رستگاری دنیا و آخرت بود. او به رقابت با گذشته و کسب افتخار برای جهان اسلام امیدوار و علاقهمند بود.