چکیده:
ازدواج معمولا اصلیترین و مهمترین زمینهای است که کارکرد و اثر صمیمیت و روابط اجتماعی رشد یافته در آن نمود پیدا میکند و تعهد زناشویی برجستهترین عاملی است که میتواند پایبندی به ازدواج را تضمین کند. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تعهد زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی، خود شفقتی و تحمل پریشانی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبسـتگی اسـت. جامعه آماری زنان دارای مشکلات زناشویی مراجعهکننده به سراهای محله پونک، صادقیه، مرزداران و فردوس شهر تهران در ماههای مرداد و شهریور سال 1396 بود. نمونهگیری بهصورت در دسترس بود و تعداد 120 نفر از زنان مراجعهکننده به سرای محلههای شهر تهران بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش سبک دلبستگی از آزمون دلبستگی هازن و شیور و همچنین برای سنجش تحمل پریشانی از مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و تعهد زناشویی از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز و برای سنجش خود شفقتی از پرسشنامه خود شفقتی نف استفاده شد. برای تحلیل یافتهها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد و در همه مراحل پژوهش از نرمافزار آماری SPSS کمک گرفته شد. یافتهها نشان داد میان سبک دلبستگی، تحمل پریشانی و خود شفقتی با تعهد زناشویی همبستگی معنیدار وجود دارد (0.05>P). شاخص R2adj«ضریب تعیین چندگانه اصلاحشده» نشان داد که مولفههای پیشبین پژوهش از توان 82 % پیشبینی تعهد زناشویی برخوردارند. با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که افراد دارای سبک دلبستگی ایمن دارای تعهد شخصی بالایی نسبت به همسر خود و ازدواجشان باشند و انعطافپذیری هیجانی و آرامش بهدستآمده از خود شفقتی باعث ارائه پاسخهای سازنده در مقابل تعارضات زندگی میشود که بازده آن بهبود روابط زوجین، تعهد و صمیمیت است. همچنین کسانی که دارای تحمل پریشانی بیشتر با مشکلات و مسائل زندگی زناشویی کنار میآیند و درنتیجه سطح تعهد زناشویی در آنها بالاتر است.
خلاصه ماشینی:
پيش بيني تعهد زناشويي زنان بر اساس شيوه هاي دل بستگي، خود شفقتي و تحمل پريشاني دريافت : ١٣٩٦-٠٨-٢٩ پذيرش : ١٣٩٧-٠٦-٠٧ عبدالباسط محمود پور دانشجوي دکتري مشاوره ، دانشگاه علامه طباطبائي کيومرث فرح بخش دانشيار گروه مشاوره ، دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي ، دانشگاه علامه طباطبائي ، تهران ، ايران .
هدف از پژوهش حاضر پيش بيني تعهد زناشويي زنان شهر تهران بر اساس سبک هاي دل بستگي، خود شفقتي و تحمل پريشاني است .
پژوهش ها حاکي از تأثيرپذيري تعهد زناشويي از متغيرهاي مختلف ازجمله : ويژگيهاي شخصيتي (حسيني، زهرا کار، داور نيا، شاکرمي و محمدي،١٣٩٤؛ & Goodfriend ٢٠٠٨ ,Agnew) تمايزيافتگي خود، همبستگي و انطباق پذيري خانواده و صميميت زناشويي (مؤمني، کاوسي اميد واماني، ١٣٩٥)؛ سبک هاي فرزند پروري، دل بستگي (قنبري، حاتمي ورزنه ، اسمعيلي و فرح بخش ، ١٣٩٠)؛ طرح واره هاي ناسازگار اوليه و رضايت زناشويي و نگرش مذهبي (محمدي، ١٣٩٢).
همچنين نتايج پژوهش اصلاني، عبدالهي و امان الهي (١٣٩٦) نشان داد در يک رابطه ي زناشويي ميزان تمايزيافتگي و احساس گناه هر يک از زوجين و نوع سبک دل بستگي که در افراد شکل گرفته در تعهد زناشويي آن ها به زندگي مشترکشان مؤثر است .
self-compassion بازسازی خلقی حالات هیجانی منفی توانمندترند (2013 , Terry, Leary, & Mehta,) ,لمآ یافتههای پژوهشی (2013 Yarnell, & Neff,) مک نشان داد که افراد دارای شفقت خود بالاتر» در زمینه حل تعارضات میان فردی دارای سازش بیشتری هستند و آشفتگی عاطفی کمتری دارند.