چکیده:
کیفیت ازدواج به سازش یافتگی زوجی وابسته و با مدیریت محتوای تفکر و عواطف و همچنین بالا بردن آگاهی و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی زوجین موثر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی زنان متاهل انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون، با گروه گواه و پیگیری 5 ماهه بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل مراجعهکننده به سرای محله دبستان و مجیدیه در منطقه 7 تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1396 بود. پس از جمعآوری دادهها و در بررسی ابتدایی (مصاحبه) 30 زن متاهل دارای ناسازگاری، بر اساس فراخوان عمومی سرای محله و خوداظهاری آنها، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری گواه و آزمایشی گمارش شدند. ابزار پژوهش مقیاس سازش یافتگی زوجی بود که توسط اسپاینر در سال 1976 تدوینشده است. نتایج آزمون کوواریانس نشان داد درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی (P<0.05, F=32) و ابعاد آن: مولفههای رضایت زناشویی (P<0.05, F=14.2)، همبستگی زوجی (P<0.05, F=32.2)، توافق زوجی (P<0.05, F=6.1) و ابراز عاطفی (P<0.05, F=18.9)، بهطور معنیدار موثر بوده است. این تاثیر، در پیگیری 5 ماهه (P<0.05, F=10.9)، نیز حفظشده بود که نمایانگر ماندگاری تاثیر مداخله است. یافتهها نشانگر این است که رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد میتواند موجب فراگیری راهکارهای موثر بر مدیریت هیجانات، احساسات منفی و انجام عمل متعهدانه در زنان متاهل ناسازگار شده و انعطافپذیری و سازش یافتگی زوجی آنها را افزایش دهد.
خلاصه ماشینی:
نتایج آزمون کوواریانس نشان داد درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی (به تصویر صفحه رجوع شود ) و ابعاد آن: مؤلفههای رضایت زناشویی (به تصویر صفحه رجوع شود ) ، همبستگی زوجی(به تصویر صفحه رجوع شود ) ، توافق زوجی(به تصویر صفحه رجوع شود ) و ابراز عاطفی (به تصویر صفحه رجوع شود ) ، بهطور معنیدار مؤثر بوده است.
یافتهها نشانگر این است که رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد میتواند موجب فراگیری راهکارهای مؤثر بر مدیریت هیجانات، احساسات منفی و انجام عمل متعهدانه در زنان متأهل ناسازگار شده و انعطافپذیری و سازش یافتگی زوجی آنها را افزایش دهد.
درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر کنترل محتوای تفکرات و عواطف تأکید دارد (Zhang, Leeming, Smith, Chung, Hagger, and Hayes, 2018) و بر آن است تا افراد آگاهی بیشتری نسبت به تصمیمات خود ا داشته و بر آن متعهد باشند (Forman and Butryn, 2015; Eifert, Forsyth, Arch, Espejo, Keller, and Langer, 2009).
مشابه پژوهش مذکور، (موسوی، رشیدی و گل محمدیان، 1394) نیز در مطالعهای که با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی همسران جانباز و آزاده شهر کرمانشاه انجام دادند، نشان دادند که این رویکرد درمانی بر افزایش رضایتمندی زناشویی بهجز در خرده مقیاسهای مدیریت مالی، فرزند پروری، جهتگیری مذهبی و دوستان مؤثر است.
همچنین، پژوهش (کاوسیان، حریفی و کریمی، 1395) نیز با موضوع اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی نشان داد که بین نمرات میانگین پسآزمون دو گروه در زیر مؤلفههای رضایتمندی زناشویی، ارتباطات و تحریف آرمانی تفاوت معنیدار وجود دارد.