چکیده:
برخورداری از روابط سیاسی میتواند رفتار شرکتها را از نظر عملکرد مالی تحت قرار دهد. و یکی از مزایای
تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ارتباطات سیاسی و عملکرد مالی بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
تهران طی سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ میباشد. برای سنجش عملکرد مالی از دو شاخص بازده دارایی و ریسک
عدم دریافت بدهی استفاده شده است. برای انجام این تحقیق نمونه ای متشکل از ٩ بانک پذیرفته شده در بورس
اوراق بهادار تهران انتخاب گردید و با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک دادههای تابلویی
فرضیههای تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. پافتههای بدذست آمده حاکی از آن است که ارتباطات سیاسی موجب
افزایش بازده دارایی و رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین بین ارتباطات سیاسی و ریسک عدم دریافت بدهی
رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
در این راستا، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ارتباطات سیاسی و عملکرد مالی بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1395 میباشد.
نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد بین ارتباطات سیاسی با عملکرد مالی و ریسک بانکهای چین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
دیکو (2017) در پژوهش خود با عنوان "ارتباطات سیاسی، ساختار مالکیت و کیفیت حاکمیت شرکتی" با استفاده نمونه ای متشکل از 259 شرکت بورس اوراق بهادار تورنتو به استثنای شرکتهای مالی در سال 2015 به بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و کیفیت حاکمیت شرکتی با نقش تعدیلی ارتباطات سیاسی پرداخت.
پلنگی و پور آقاجان سرحمامی(1395) در پژوهشی به بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی هیئتمدیره بر رابطه بین وجه نقد نگهداری شده و کیفیت سود پرداختند، برای این منظور، تعداد 125 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 1388 موردبررسی قرارگرفته است.
داودی نصر و حبیبی(1394) در پژوهشی به بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی بر مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند؛ نمونه آماری مشتمل بر 96 شرکت می باشد که با روش حذف سیستماتیک انتخابشده است.
باتوجه به معناداری و مناسب بودن مدل رگرسیون برازش شده می توان فرضیه پژوهش را به صورت زیر تجزیه و تحلیل نمود: فرضیه دوم تحقیق بیان می کند که بین ارتباطات سیاسی و ریسک عدم دریافت بدهی رابطه معنادار وجود دارد.
نتیجه حاصل از آزمون این فرضیه حاکی از آن است که بین ارتباطات سیاسی و ریسک عدم دریافت بدهی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.