چکیده:
در قرن نهم هجری نخبگان برجستهای مانند عبدالرحمن جامی، شیخ مظفرالدین شیرازی، و جلالالدین دوانی در مراکز علمی و فرهنگی ایران مانند هرات و شیراز به عرصة ظهور رسیدند، آنان از نظر علمی چنان شهرتی داشتند که نظر سلاطین جهان اسلام مانند سلطانمحمد فاتح و بایزید ثانی عثمانی را به خود جلب کردند. این نخبگان برخی از آثار تالیفی خود را به نام سلاطین عثمانی نوشتند. از سویدیگر، گروهی از نخبگان ایرانی در این قرن برای دریافت علوم طب و ریاضیات به عثمانی مهاجرت کردند. آنان نقش بهسزایی در انتقال دستاوردهای علمی و فرهنگی ایران به عثمانی و در گسترش روابط سیاسی و فرهنگی بین دو سرزمین داشتند. در این مقاله نقش این دسته از نخبگان در گسترش مناسبات سیاسی و فرهنگی ایران و عثمانی و تاثیر آنان در حیات علمی و فرهنگی عثمانی در قرن نهم هجری بهشیوة تحلیلی و توصیفی بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
در قرن نهم هجری علمایی مانند خواجـه محمـد پارسـا، سـعدالـدین کاشـغری ، سیدشریف جرجانی ، محمد جزری ، سعدالدین تفتازانی ، و عبدالرحمن جامی از نظـر علمـی چنان محبوبیتی در جهان اسلام پیدا کرده بودند که جویندگان علم به حضور آنان می شتافتند؛ از سوی دیگر، از دورة سلاجقة روم و مخصوصا از دورة شکل گیری دولت عثمانی آناتولی از کانون های مهم مهاجرت فرهیختگان ایرانی بوده است ، سـیر مهـاجرت نخبگـان ایرانـی بـه آناتولی پس از فتح استانبول شکل گسترده تری به خود گرفـت .
٢. مناسبات سلاطین عثمانی با تیموریان از دورة شاهرخ تیموری تا سلطان حسین بایقرا مناسبات دوسـتانه بـین سـلاطین عثمـانی و تیموری برقرار بود، یکی از علل تداوم این مناسبات سیاسـی مـودت آمیـز ارتبـاط دوسـتانة نخبگان ایرانی با سلاطین عثمانی بوده است ؛ از سـوی دیگـر، مهـاجرت برخـی از نخبگـان ایرانی به استانبول و ورود آنان به دربار سلاطین عثمانی در گسـترش مناسـبات سیاسـی و فرهنگی بین فرمان روایان دو سرزمین نقش مهمی ایفا می کرد.
محمد بن مبارک قزوینی ، معروف به حکیم شاه محمد، از شاگردان جلال الدین دوانی در شیراز بوده است ؛ وی در طب مهارت داشت و با مسافرت به استانبول طبیب سلطان بایزیـد ثانی شد (بدلیسی ، ١٣٧٧: ج ٢، ١٥٦) و در زمان سلطان سلیم از پزشـکان دربـار شـد و در پزشکی کتاب شرح طب موجز و نصیحت نامة سلیمانی را تألیف کرد؛ وی در علـوم دیگـر آثاری مانند تفسیر سورة فتح ، حاشیه بر کتاب تهافت خواجه زاده در رد فلسفه ، ترجمة ترکی کتاب حیاةالحیوان، حاشیه بر شرح عقاید عضدی، و حاشیه بر شرح عقاید نسفی نوشته اسـت (خواجه سعدالدین افندی ، بی تا: ج ٢، ٥٧٣).