چکیده:
ایرانشناسی یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگی و دیپلماسی عمومی ایران در سطح مناطق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به شمار میرود. متاسفانه با وجود ظرفیت بسیار ارزشمند ایرانشناسی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی و حمایتهای مادی و معنوی که نهادهای مختلفی مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات (معاونت زبان فارسی و ایران شناسی در معاونت گسترش زبان فارسی و ایران شناسی در خارج از کشور)، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رایزنیهای فرهنگی ایران در منطقه)، بنیاد سعدی و بنیاد ایرانشناسی از کرسیها و مراکز ایران شناسی در سطح کشورهای مختلف این مناطق در ٢٥ سال گذشته داشتهاند، اما واقعیت آن است که به دلیل عدم ورود به فرایند تجاریسازی زبان و ادبیات فارسی و ایجاد فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان کرسیهای ایرانشناسی، وضعیت کرسیهای رقیب (روسی، چینی، انگلیسی، ترکی استانبولی، عربی و کردی و سایر زبانها) در موقعیت و شرایط به مراتب بهتری قرار گرفته است و در بسیاری از نقاط شاهد تضعیف و کوچک شدن کرسیها و مراکز ایران شناسی هستیم. از آنجا که لازمه هرگونه سیاستگذاری منسجم، یکپارچه و هدفمند، آگاهی از وضعیت ایرانشناسی در هر یک از کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی است، لذا ضرورت دارد در یک مطالعه جامع و واقعبینانه، شرایط، مشکلات و چالشهای این مراکز آسیبشناسی شود و راهکارهای عملی برون رفت از وضعیت کنونی به ویژه عبور از رویکردهای سنتی و ورود به فرایند تجاریسازی زبان و ادبیات فارسی و ایجاد فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان کرسیهای ایرانشناسی مورد مطالعه و تبیین قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
متاسفانه با وجود ظرفیت بسیار ارزشمند ایران شناسی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی و حمایت های مادی و معنوی که نهادهای مختلفی مانند وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری اطلاعات (معاونت زبان فارسی و ایران شناسی در معاونت گسترش زبان فارسی و ایران شناسی در خارج از کشور)، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رایزنیهای فرهنگی ایران در منطقه )، بنیاد سعدی و بنیاد ایران شناسی از کرسیها و مراکز ایران شناسی در سطح کشورهای مختلف این مناطق در ٢٥ سال گذشته داشته اند، اما واقعیت آن است که به دلیل عدم ورود به فرایند تجاریسازی زبان و ادبیات فارسی و ایجاد فرصت های شغلی برای فارغ التحصیلان کرسیهای ایران شناسی، وضعیت کرسیهای رقیب (روسی، چینی، انگلیسی، ترکی استانبولی، عربی و کردی و سایر زبان ها) در موقعیت و شرایط به مراتب بهتری قرار گرفته است و در بسیاری از نقاط شاهد تضعیف و کوچک شدن کرسیها و مراکز ایران شناسی هستیم .
این امر در رابطه با مراکز ایران شناسی و آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور از جمله مناطق آسیای مرکزی و قفقاز از اهمیت مضاعفی برخوردار است ، چرا که به دلیل حاکمیت رویکردهای سنتی و عدم ورود به فاز تجاری سازی و ایجاد فرصت های شغلی و اقتصادی برای اساتید، کارشناسان و به ویژه دانشجویان و فارغ التحصیلان ، نتوانسته متناسب با روند تغییر و تحولات کشورهای منطقه و تحرک و فعالیت کرسی های رقیب (روسی ، چینی ، انگلیسی ، ترکی استانبولی ، عربی ، کردی و سایر زبان ها) گام بردارد.