چکیده:
بشر از ابتدا برای اجتماعی زیستن نیازمند صلح، امنیت و آزادی بوده، بدور از اینکه اجتماعی بودن بشر
برگرفته از ذات یا نیاز باشد، برای بقای بشر یک امر الزامی محسوب می شود که قوانین متکی به حقوق
برگرفته از ذات و اغراض بشری متضمن اجرای این الزام می باشد، نقطه آغاز حقوق را می توان در دوران
برده داری رصد نمود که بدنبال آن فلاسفه، علماوبرخی سلاطین از جمله کوروش کبیر شاه هخامنشی
ایران در ٢٥٠٠ سال قبل از میلاد و بلاخره در دوران جدید(مدرن) پس از جنگ های بسیار در پناه ایجاد
سازمان ملل در قالب اعلامیه حقوق بشر بدان پرداخته اند
خلاصه ماشینی:
پاييز ١٣٩٧ * * * * * * * * * * * از رود نيل تا جيحون و از درياي اژه تا رود گنگ را فرا گرفت ، شبکه راه هاي ارتباطي، رونق بازرگاني ، جاده از «سارد» تا «شوش » به مساحت ها کشيده شده و احداث چند ده ايستگاه در طول همين جاده به کاروان ها ياري مي داد که کالارادرمدت زمان کوتاه در سراسر امپراطوري حمل و نقل کنند (بوشهري : ١٣٥٤، ٣١) امپراطوري هخامنشي به صورت يک سيستم جديد سازمان يافته عمل مي نمود که پيش از آن چنين سيستمي از لحاظ وسعت و منابع اقتصادي ديده نشده است کورش در زمان فرمانروايي «نبونيد» که پس از مرگ «بخت النصر» قدرت را در دست گرفت به بابل رفت و با صلح و آرامش وارد بابل شد نبونيد در سرزمين خود محبوبيت نداشت به سادگي تسليم کوروش شد (شهبازي:٣٣٣، ١٣٧٤) منشور کوروش اين سند تاريخي داراي اهميت ويژه آن مي باشد گزيفون تاريخ نويس يوناني وتاجگذاري کوروش در بابل شرح کامل تاجگذاري کوروش و حوادث آن دوران ، به صورت مفصل توسط «گزنفون » مورخ و سردار يوناني که به دوران زندگي کورش نزديک است و بيش از هر مورخي مجذوب شخصيت کوروش بوده است آثارش (کوروش نامه بيان گرديده است ، او رفتار کوروش را سرمشقي براي فرمانروايان آينده پيشنهاد ميکند و مينويسد: «او در تمام دوران زندگي خود از هدفي برتر و مقدس پيروي ميکرد.