چکیده:
استعاره پیش از پیدایش زبانشناسی شناختی، بیشتر رویکردی برای زیباییآفرینی و روشی برای ابداعهای هنری بود؛ اما با طرح نظریة استعارة مفهومی، استعاره ابزاری برای تفکر و اندیشه به شمار رفت که در سراسر زندگی بشر جریان دارد و بسیاری از مفاهیم انتزاعی به کمک آن مفهومسازی میشود. استعارههای مربوط به احساسات، بهویژه استعارة عشق، در متون ادبی از فراوانی بسیاری برخوردار است. این مقاله به بررسی استعارة مفهومی عشق و خوشههای معنایی مرتبط با آن در تذکرةالاولیاء میپردازد. مبنای نظری این مقاله دستور زبانشناختی و نظریة لیکاف و جانسون دربارة استعاره، همچنین معیار طبقهبندی استعارة مفهومی عشق، دستهبندی افراشی و حسامی (1392) بوده است. با بررسی توصیفی همة انواع استعارهها و استخراج نگاشتهای مرتبط با آن این نتیجه به دست آمد که عطار در تذکرةالاولیاء برای مفهومسازی عشق از حوزههای ملموس مکانها، مفاهیم عینی، جانداران و برخی مفاهیم ذهنی برای حوزة مبدأ بهره برده است. تحلیل آماری استعارة مفهومی عشق نشان میدهد از 166 استعارة یافتشده بیشترین فراوانی بهترتیب مربوط به استعارههای شیءبنیاد و استعارة ساختاربنیاد است. این دو نوع استعاره درمجموع 45/43 درصد از کل استعارههای بهکاررفته را در بر میگیرد. استعارة جهتی ازنظر کاربرد در رتبة سوم و استعارة جانداربنیاد و ذهنی به ذهنی در رتبههای بعدی قرار دارد. در تذکرةالاولیاء بهترتیب کمترین استفاده به استعارة تصویری (1 عدد) و استعارة حسبنیاد (2 عدد) اختصاص دارد. همچنین استعارة عینی به عینی در زمینة مفهوم تحقیقشده به کار نرفته است.
Before the advent of cognitive linguistics, metaphor was considered as an
approach to embellish texts, and a method for artistic innovations. However,
when the conceptual metaphor theory was put forward, instrumental metaphor
was used for thinking and thought which are pervasive in everyday life and
conceptualize many of abstract concepts. Emotion-related metaphors especially
love metaphor, are frequently used in literary texts. The present article studies
the conceptual metaphor of love and related semantic clusters in Tazkirat al-
Awliyā by Attar. Theoretical bases of this article include linguistics and Lakoff
and Johnson’s theory about metaphor, criterion for classification of conceptual
metaphor of love, and Afrashi and Hesami’s classification (1392). Descriptive
analysis of all types of metaphors and extraction of related mappings showed
that, to conceptualize love, Attar in Tazkirat al-Awliyā took advantage of
tangible domains of place, objective concepts, living beings and some mental
concepts as the source domain. Statistical analysis of conceptual metaphor of
love shows that, out of the 166 metaphors found, object-based metaphors and
structure-based metaphors had the highest frequencies respectively. These two
types of metaphors, in sum, comprise 43.45 percent of all metaphors used in
this area. In terms of usage, orientational metaphor ranked third and living
beings metaphor and mental metaphor were placed in the following ranks. On
the other hand, visual metaphor (1 case) and emotion-based metaphor (2 cases)
had the minimum number of usage in Tazkirat al-Awliyā, respectively.
Furthermore, objective metaphor wasn’t used in the concept under study.
خلاصه ماشینی:
بـا بررسـي توصيفي همۀ انواع استعاره ها و استخراج نگاشت هاي مرتبط با آن اين نتيجه به دست آمد که عطار در تذکرةالاولياء براي مفهوم سازي عشق از حوزه هاي ملموس مکان ها، مفاهيم عيني، جانداران و برخي مفاهيم ذهني براي حوزة مبدأ بهره برده است .
هدف از انجام اين پژوهش پاسخ به اين دو پرسش اسـت که استعارة مفهومي عشق و خوشه هاي معنايي مرتبط با آن در اين اثر ادبي عرفاني چگونه بازنمـايي شده و نويسنده براي انتقال اين مفهوم انتزاعي از چه نوع استعاره ها و حوزه هـاي معنـايي ملموسـي بهره برده است ؛ همچنين بسامد کاربرد اين استعاره ها در تذکرةالاولياء به چه ميزان است و عطـار از کدام نوع استعاره ها بيشتر در نگارش متن بهره برده است .
همچنين مي توان به پايان نامه هايي اشاره کرد که استعاره هاي مفهومي در زبان فارسي را در متـون مختلف بررسي کرده است ؛ ازجمله مشعشعي (١٣٨٠)، صدري (١٣٨٥)، يوسفي راد (١٣٨٧)، خيري کنگـان (١٣٩٠)، صـراحي (١٣٩١)، عسـکرنيا (١٣٩١)، عابـدي (١٣٩١)، قـادري (١٣٩١)، گلشـايي (١٣٩١)، هاشمي (١٣٩٢).
نگاشت ها و مثال ها نشان مي دهد که در اين نوع استعاره ، عشق و خوشه هاي معنايي مرتبط با آن زنده و جاندار تصور شده است .
هدف از انجام اين بررسي استعارة مفهومي عشق و خوشه هاي معنـايي مـرتبط بـا آن در تذکرةالاولياء است .
Metaphor and Emotion: Language Culture and Body in Human Feeling, Cambridge: Cambridge University Press.