چکیده:
عرفای بزرگ اسماء و صفات الهی را به اسماء عام الحکم و غیر عام الحکم و همچنین به اسماء ذات، اسماء صفات و اسماء افعال تقسیم کرده اند، اسماء ذات خود به هویت مطلقه و اسماء حسنی تقسیم می گردند . اسماء مستاثره اسمائی هستند که مظهر و تجلی در خارج از ذات ندارند و منطوی در ذاتند .
صفات الهی نیز به ایجابی و سلبی تقسیم می شوند که به ترتیب عبارتند از: 1- حیات، 2ـ وجوب و 3ـ قیومیت و 4- مثل غنی، 5ـ قدوسیت و 6ـ سبوحیت .
و صفات سلبیه صفاتی هستند که نقص در آن میباشد که از شان حقتعالی به دور است مانند: ظلم، جهل.
و امهات اسماء عبارتند از 1- حیات 2- قدرت 3- علم 4- اراده 5- سمع 6- کلام و عرفا صفات جمال را به ذات و صفات جلال را بالعرض خوانده اند .
مقاله حاضر با بهره¬گیری از مطالعات کتابخانه¬ای و استفاده از مطارحات عرفای بزرگ اسلامی به تنقیح مباحث اسماء و صفات الهی پرداخته و مجهولاتی در این خصوص را پاسخ داده است.
خلاصه ماشینی:
دلیل سوم آنکه هر چیز غیر او مستند به او است، و او علم به وجود خود دارد چون مجرد است، و علت همه چیز است پس علم به همه چیز دارد و خدای تعالی عالم است کلی و جزئی و عرض و جوهر و افعال و بلکه نیات دیگران را نیز میداند و ابوعلی سینا گفته همه چیز نزد خدا حاضر است وعلم خدا عبارت است از حضور همان ضرورتها اما خواجه آن را نپسندیده و گفته همه چیز معلول خداست و ارتباط او به خدا شدیدتر است (خواجه نصیر طوسی، 1358: 396ـ395) واژة اراده به دو معنی استعمال میشود 1ـ دوست داشتن 2ـ تصمیم گرفتن بر انجام کار و در مورد اراده حق تعالی اگر منظور حب کمال باشد.
و اتصاف خداوند به صفت جلالیه بالعرض است و به صفت جمالیه بالذات است، مانند دو قوسی که مشتق شدهاند، جمال و جلال و صفت جمالیه بالذات است، پس ذکر میشود بعد از او برای اینکه تطابق وضع به طبع امر لازمی است در حکمت و گاهی هم گفته میشود که «هو» اشاره دارد به اینکه جمال عین جلال است و بالعکس، همچنان که حکمای الهی گفتهاند صفات حق تعالی عین ذات اوست و هر یک از آن دو عین دیگری است و همانطور که عرفای بزرگ هم گفتهاند جمال مطلق جلالی دارد و آن قهاریت اوست و برای هر یک در نزد تجلی بهوجه او است که فرموده: کل شئ هالک الا وجهه (قصص آیه 88) هر چیزی نابود شدنی است مگر ذات او و حضرت سید الشهدا(ع) نیز در دعای شریف عرفه فرموده: عمیت عین لاتراک [خداوندا] کور باد آن چشمی که تو را نمیبیند.