چکیده:
«کرامیه » از فرقه های مهم قرن سوم هجری و پس از آن است . آرای کلامی این فرقه و ایفای
نقش آن برای گسترش اسلام ، بیان گر اهمیت مطالعات معطوف به کرامیه است . در باب اصول
توحیدی ، برخی آرای شگفت آور در صفات خبری به ایشان نسبت داده شده که پذیرش آن در
برخی موارد، دشوار است . از آن جا که مبانی کلامی فرقه قالب متون منتسب جلوه گر
هر در می شود، مراجعه به متون اصلی کرامی برای داوری منصفانه کارگشاست . بر این اساس ، پژوهش
حاضر به بازخوانی مهم ترین اندیشه های توحیدی کرامیه در «تفسیر سورآبادی » پرداخته که
مطابق نتایج حاصل ، انتساب باورهایی مانند استوا، حرکت و اعضا نادرست ، و رویت و فوقیت
صحیح می نماید. مطابق این تحقیق که نتیجه ای کاربردی در حوزٔه مطالعات تفسیر، کلام و
ملل دارد، برخی آرای این پیشوای کرامی در مقوله ایمان ، غیربدعی و هم سو با مکاتبی چون
مرجئه است .
واژگان کلیدی
کرامیه ، تفسیر سورآبادی ، باورهای کلامی ، ایمان ، صفات خبری
خلاصه ماشینی:
شایان ذکر است، هرچند عناد با اهلبیت را به عنوان یکی از ویژگیهای کرامیان نام بردهاند، اما سجستانی بودن محمد کرام و حب اهلبیت در نزد مردمان سیستان و از طرفی، متون کرامی چون الفصول حنفی، مشتمل بر شبهات امامتمداری (شفیعی کدکنی، 1377: 112ـ113) و همچنین کتاب زین الفتی فی شرح سورۀ هل اتی عاصمی را، که جهت رفع اتهام بغض کرامیه به علی بن ابیطالب نگاشته شده (رحمتی، 1378: 120ـ128)، میتوان تأییدی بر رد نسبی این مورد قلمداد کرد؛ هرچند ملغیکنندۀ آن نیست.
در اینجا باید گفت: ضمن آنکه این قسم آیات مورد اختلاف مذاهب است، اما بیشتر آنان، اطلاق لفظ «شیء» بر خداوند «شیء لا کالأشیاء» را صحیح دانسته و این نزاع را لفظی و متعلق به کلمۀ «شیء» قلمداد میکنند (آلوسی، 1415ق، 4: 111 و 112)؛ لذا فحوای سخنان مفسران، اعتراف پیشوایان کرامیه مبنی بر قائل شدن این فرقه به تشبیه در محدودۀ آیات و اطلاق لفظ «قائم به ذات» دربارۀ خداوند (بغدادی، بیتا: 134) و همچنین تعبیر فخر رازی (فخر رازی، 1406ق: 101) و ابومعین نسفی، متکلم ماتریدی، در خصوص مفهوم «جسم لا کالاجسام» ابنکرام (لامشی، 1995: 57)، تأییدی بر این مضمون است که ادعای تجسم دربارۀ کرامیه، بر اساس نزاعی لفظی است.