چکیده:
مفهوم پناهندگی و تعریف پناهنده، از دیدگاه اسلام با اسناد بین المللی متفاوتند. گرچه هم فقه و هم منابع بین المللی، حقوقی را برای پناهنده به رسمیت شناختهاند. پدیده پناهندگی همان طور که درحقوق بین الملل دارای گستره وسیع تاریخی و تحولات حقوقی است در اسلام نیز پذیرفته شده است و دارای جایگاه ویژه و ممتازی است به گونه ای که از همان ابتدای تشکیل دولت اسلامی و حتی قبل از ظهور اسلام، سنت پناهندگی و حمایت از پناهنده وجود داشته و از شکل مذهبی نیز برخوردار بوده که در فقه اسلامی از پناهندگی با عنوان امان تعبیر می شود. دیدگاه اسلام در خصوص حقوق پناهندگان، مذهبی و انحصاری نبوده بلکه کاملاً جهانشمول و با نگاه به کل بشریت است. پناهندگی با تصویب کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان در سال 1951 به حوزه معاهدات حقوق بین الملل راه یافت. در حقوق بین الملل پناهندگی عمدتاً در قالب توصیهای بوده و از ضمانت اجرای قوی همراه با سازکار بینالمللی برخوردار نیست. حقوق و تکالیف پناهندگان در اسلام و حقوق بین الملل کم و بیش مشابه یکدیگر است و چون امان عقد می باشد، دولت اسلامی می تواند سایر شرایط و حقوق پناهندگان را چنانچه خلاف شرع و مصلحت نباشد به عنوان شرط ضمن عقد بپذیرد. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان با توجه به منابع اسلامی و حقوق بین الملل می پردازد.
خلاصه ماشینی:
نکته اساسی میان پناهنده از نظر منطق فقهی و پناهنده از منظر منابع بین المللی این است که پناهنده به کشور اسلامی از آن طلب امان کرده تا در آنجا دارای امنیت باشد اما پناهندگان مورد نظر حقوق بین الملل معمولا از کشور محل سکونت عادی بدلیل ترس از تعقیب و برای نجات جان ، مال و آزادی خود به کشور دیگر پناهنده می شوند .
پناهنده به کشور اسلامی با درخواست پناهندگی خود، از کشور اسلامی طلب امان می کند و در حقیقت نگرانی عمده او از خود دارالاسلام است نه این که در وطن خود دچار مشکلی باشد و حال آنکه پناهندگان مورد نظر در حقوق بین الملل معمولا از کشور محل سکونت عادی به خاطر ترس از تعقیب و برای نجات جان ، مال و آزادی خود به کشور دیگر پناهنده می شوند ( فلسفی، ١٣٩٥: ٨٩).
برخورداری بیگانگان از این حق ، روشن و بدیهی است که نه تنها به هیچ وجه نیازی به ذکر آن در قراردادهای مربوط به حضور بیگانه در دارالاسلام نیست ، بلکه اصولا انجام کار در سرزمین اسلام ، یکی از فلسفه های مهاجرت بیگانگان به کشور اسلام بوده است تا آنجا که اگر تاجری ، حتی بدون گرفتن امان رسمی ، با مال التجاره خویش وارد دارالاسلام می شد، به طور عرفی ، مستامن شناخته می شد و از حقوق و مزایای مستامن بهره مند می گشت (زیدان ، ١٣٩٦ : ٥٧٤-٥٧٣ ) اسناد بین المللی هم در این زمینه دارای مقررات می باشند.
Guys ,Goodwin-Gill, Refugee in International law, Second Edition ,Oxford ,Charedon 138 Press.