چکیده:
هر چند اصطلاح بینامتنیت در دهههای اخیر مطرح شده است, ام این پدیده با همهی انواع خود از دیر باز در ادبیات اسلامی کاربرد داشته است.
شایع ترین نوع این پدیده کاربرد آیات. واژگان و معانی قرآنی یعنی اقتباس در آثار ادبی است. ادیبان و شاعران دوره اموی نیز به این امر بیتوجه
نبودهاند. یکی از شاعران بنام دوره اموی که از مضامین و واژههای قرآنی بسیار سود جسته و جایگاه ویژهای را در این عرصه به خود اختصاص
داده است. جریر بن عطیّه از شاعران نقائّض است. از جمله دلایل جایگاه ویژهی وی میتوان به آشنایی گسترده و خاص وی با قرآن کریم در میان
شاعران نقائض آشاره کرد. البته این تنها دلیل استفاده وی از واژگان و مضامین قرآنی نیست. شاید عامل اصلی آن باشد که وی خواسته با استفاده
از آیات قرآن, ضمن قداست بخشیدن به شعر خویش, چهره اخطل را در ذهن مخاطب تقبیح نماید و در این زمینه» عرصه را بر تنها رقیب مسیحی
خود تنگ بدارد. این تحقیق بر آنست به بررسی بینامتنی لفظی در هجویّات جریر با قرآن کریم در مقابله با اخطل یپردازه که بنابر آن. این شاعر در
شعرخویش در دو سطح واژگان و عبارات. از آیات پرمحتوا و روح انگیز قرآن کریم بهره برده است. رابطهی بینامتنی در سطح واژگان بیشتر از
نوع نفی جزیی یا اجترار, در عبارات بیشتر از نوع نفی متوازی یا امتصاص بوده است.
خلاصه ماشینی:
پیشینه تحقیق جریر یکی از شاعران مشهور و بنام دوره اموی می باشد و با توجه به جایگاه ادبی وی، اشعار او از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است که به این موارد میتوان اشاره کرد: خالد محمود محمد عزام در کتاب «جریر شاعر النقاپض الامویه و النزعه الدینیه» (۲۰۰۷م) به تأثیر اسلام در شعر جریر پرداخته و به این نتیجه رسیده که تاثیر قرآن در شعر جریر تاثیری لفظی و معنوی بوده است.
در میان انواع بینامتنیت در شعر جریر، بینامتنی لفظی جایگاه ویژهای پیدا کرده است و یکی از مهمترین نمونههای بینامتنی با قرآن کریم در شعر جریر و بهویژه در هجویات وی در مقابله با اخطل به شمار میرود و منظور از آن، اقتباس واژگان یا عبارتهایی است که از طریق ظاهر یا معنا در متن نویسنده آشکار میشود؛ امری که میتوان آن را حضور آشکار متن قرآن در متن شعری جریر تلقی کرد و این امر خود به دو نوع بینامتنی در واژگان و بینامتنی در عبارتها تقسیم میشود که به طور جداگانه به هر کدام از این دو خواهیم پرداخت.
» (طباطبایی،1363ش:9/322-323) بینامتنیت: بینامتنیت لفظی که در آن جریر بدون هیچ نوآوری و باحفظ معنا، واژهی جزیه که تنها استعمال قرآنی داشته را در بیت خود حاضر کرده و در آن به ذلت و خواری قوم اخطل که مجبورند که هر ماه به آنها با دو دست خود و با ذلت و خواری جزیه بپردازند اشاره کرده و این معنا را در بیت اول با آوردن وصف صاغر که لفظ آن عینا در آیهی قرآنی بکار رفته و عبارت «ما تلقی من الذل أبرح» که معادل آن در بیت دوم است، تقویت کرده است.