چکیده:
حزین لاهیجی به قولی آخرین چهرة پرفروغ سبک هندی است که بین عصر صفوی و افشاری میزیسته و نمایندة شاخص ادبیات فارسی و جهانبینی عرفانی در روزگار پر آشوب قرن دوازدهم هجری قمری است. با اینکه در علوم مختلف درخشیده، اما در شاعری، عارفی از مکتب عشق و پیرو مولانا جلالالدین بلخی است. موضوع عشق به عنوان جوهرة اصلی ادبیات عرفانی و غنایی نوعی از انواع ادبی را در بر دارد که حزین یکی از حلقههای آن در عصر حساسی از تاریخ ایران و حتی هند به شمار میآید. او دربارة عشق غزلیاتی خواندنی دارد که در مواردی بهطور ابتکاری چهرهها و جلوههایی از عشق را تفسیر میکند و در آنها به بیان ویژگیهای عشق و دیدگاههای خود در باب آن و ارتباط عشق با دیگر پدیدههای معنوی میپردازد. از مهمترین ویژگیهایی که برای عشق بر میشمارد دردآفرینی، ازلی بودن، آمدنی بودن و مشکلگشایی آن است. حزین علاوه بر بیان دیدگاه خود در باب عشق حقیقی و مجازی به بیان ارتباط عشق با بسیاری از امور معنوی چون اخلاق، غیرت، تغافل، تجلی، جذبه و ... میپردازد که از طریق مطالعة آنها میتوان به جهانبینی خاص وی دست یافت.
خلاصه ماشینی:
حسینش گفت ای استاد مطلق بدان این یافتم من در ره حق که دل کردن سفیدم بود پیشه ترا کاغذ سیه کردن همیشه (عطار، 1368: 172) عطار در اسرارنامه نیز تأویلی نزدیک به آنچه در الهینامه دارد در قالب داستانی نمادین آورده تا بیش از پیش تأویلپذیری رنگ سفید در آثارش را اثبات کند: تو هم در آب رویت کن نگاهی ببین تا خود سپیدی یا سیاهی (همان، 1361: 66) در مصیبتنامه ضمن حکایت «محیالدین ابنعربی» در توجیه کلام پیامبر(ص) که فرمود:«از چه گفت او کاشکی از بحر جود/ حق نیاوردی مرا اندر وجود (همان، 1373الف: 318).
لیک چون منشور شاهی خواندند از سپیدی در سیاهی ماندند (همان: 319) کارکرد رنگ سفید یا سپید نه تنها در مثنویهای شیخ کیفیتی مثبت دارد بلکه گاهی در حالت منفی و نماد تعلقات دنیوی و یا نماد هرآنچه غیر حق خوانده میشود برای عارف قابل تأویل است.
پس آتش گفت کارم روشنائیست تو تاریکی ترا چه آشنائیست (همان، 1368: 149) بروز این آسمان دود کبودست بشب آب سیاه آخر چه بودست بماندی در کبودی و سیاهی بمردی در میان آخر چه خواهی (همان، 1361: 131) آب حیوان بود در تاریکیش تیز رو آورد در باریکیش (همان، 1373الف: 4) همچنین یک بار در مصیبتنامه، الهینامه و منطقالطیر نماد نفس اماره و یک مرتبه در منطق-الطیر نماد دشواریها و رازآلودگی راه عشق تأویل شده است.