چکیده:
در این مقاله، نخست «اهمیت نماز جمعه در فقه شیعه» و سپس مباحثی درباره دو رساله نماز جمعه به زبان فارسی و عربی به قلم آیهالله وحید بهبهانی و نظر ایشان مبنی بر وجوب تخییری نماز جمعه در عصر غیبت، مورد بررسی قرار می گیرد. بخش پایانی و اصلی مقاله نیز نقد سخن بهبهانی مبنی بر «عدم صحت انتساب وجوب تعیینی نماز جمعه به شهید ثانی» است که نگارنده با استناد به شواهد و قرائن متعدد، انتساب رساله فوق به شهید ثانی را صحیح شمرده و آن را نوشته شهید می داند.
خلاصه ماشینی:
مسـأله مورد بحث اين است که آيا نمازي که بدون اذن خاص يا نايب خاص امام اقامه مي شود، واجب است ؟ برخي از فقهاء، نماز جمعه بودن آن را انکار کرده و گفته اند: عملـي لغـو، بلکه بدعت محسوب مي شود و به هيچ وجـه ، نمـاز جمعـه بـه شـمار نمي آيد.
سؤال : آيا در ميان علماء کسي وجوب نماز جمعه را عيني مي داند؟ بنا بر يک نظر، شيخ مفيد و برخـي ديگـر قائـل بـه وجـوب عينـي نمـاز جمعه اند (بحراني ، ١٤٠٥ق ، ج٩، ص٣٩٠-٣٧٨)، اما نظر ديگر آن است که هيچ يک از علماي قديم و حتي معاصر، قائل به وجوب عينـي آن نيسـتند، مگر نگارنده رسالة مورد نظر که با آن آشنا خواهيد شد و بعد از اين رساله ، نگارنده «مـدارک » (الموسـوي العـاملي ، ١٤١٠ق ، ج٤، ص٨٠) و برخـي از علماي بعدي مثل جناب مصنف از آن پيروي نموده اند.
با توجه به اينکه شهيد در تمام تأليفاتشان معتقـد به عدم وجوب عيني نماز جمعه شده است ، چگونه چنـين چيـزي ممکـن است ؟ اگر رسالة مزبور را به شهيد نسبت دهيم بايد بگوييم کـه ايشـان در تمام تأليفاتشان تا پايان عمر، به فسق خود حکم کرده اند؛ زيرا به نظر خـود که «عدم وجوب عيني نماز جمعه » بوده ، عمل نکـرده اسـت و حـال آنکـه عدالت بدون شبهه ، شرط اجتهاد است و شهيد نيز قطعا اين شرط را قبـول دارد.