چکیده:
جامعه مدرن و تکنولوژیک امروزین، با همه پیشرفتهای فزایندهاش، نتوانسته است آرامش روانی مطلوب را در اختیار اعضای انسانیاش قرار دهد. ازاینرو، تلاش فراوانی شده تا با ارائه نسخههای شفابخش بتوانند انسانهای برخوردار از آسایش جسم را، آرامش روان ببخشند؛ اما به عیان دیده میشود که تا کنون در این راه توفیق چندانی نداشتهاند. سرّ مطلب این است که جامعه انسانی عصر حاضر، درد معنویت دارد و حلقه مفقوده جوامع مدرن، نبود معنویت حقیقی است. نگارنده بر این باور است که ادیان الهی میتوانند با ارائه معنویت حقیقی، راه پویندگان حقیقت را هموار کنند و امید رسیدن به ساحل نجات را در دل خسته انسانهای برخوردار از اسباب مادی، زنده نگه دارند و محرک نیرومندی برای درنوردیدن دریای متلاطم پیش روی آنها باشند. نوشته پیش رو در صدد است مبانی و مؤلفههای معنویت حقیقی را که ریشه در معنا دارد و باطن رفتار انسانی را نمایان میسازد و به نوعی با نظام اعتقادی و اهداف عمل او در ارتباط است، از طریق منابع اصیل اسلامی بازنمایی کند.
خلاصه ماشینی:
نوشته پیش رو در صدد است مبانی و مؤلفههای معنویت حقیقی را که ریشه در معنا دارد و باطن رفتار انسانی را نمایان میسازد و به نوعی با نظام اعتقادی و اهداف عمل او در ارتباط است، از طریق منابع اصیل اسلامی بازنمایی کند.
1ـ2ـ اصالت روح قرآن کریم انسان را رقیقهای از حقیقة الحقائق و جلوه اسماء جمال و جلال الهی میداند که دارای هویت متألهانه است و شناسنامه وجودی انسان و تاریخ و جغرافیای معرفتی، انسانی، اجتماعی آدمیان در همان «اصالت روح» معنا و تفسیر میشود که فرمود: «فإذا سویته ونفخت فیه من روحی» (حجر: 29) و یای «من روحی» در آغازین تکوین و «فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» (فجر: 29-30) در مسیر تکامل و غایت استکمال انسان که بر پایههای عقل و اراده از یک جهت و عشق و ایمان از جهت دیگر نهاده شده است تا «کدحا فملاقیه» (انشقاق: 6) در فرجام و سرانجام حرکت تکامل انسان سالک الی الله صورت پذیرد و انسان معنویتگرا با دیانت و ادراک چنین هویت و تاریخ و جغرافیایی که قرآن برای او ترسیم و تصویر کرده است، در پرتو «عقلانیت و وحیانیت» و در سایهسار شجرۀ طیبه شریعت و در پناه هدایت و حمایت انسان کامل مکمل «صراط مستقیم سلوک» را در پیش میگیرد و چنین درک و دریافتی «درد خداجویی و خداخویی» را که در عبد الله شدن و عند الله گشتن و سپس «صبغة الله» یا رنگ خدا یافتن است، به فعلیت میرساند (رودگر: 1388).