چکیده:
در روابط اجتماعی انسانها، قراردادها، معاملات و دادوستدها بخشی ضروری و اجتنابناپذیر است. درنتیجه، انعقاد قراردادها و پیمانهای غیر معتبر برخلاف مصلحت فردی-اجتماعی، علاوه بر تجاوز به حقوق همدیگر و درنتیجه، دارا شدن غیرعادلانه در جهت جلب منافع مادی فزونتر، تجاوز به صلح اجتماعی، نظم عمومی و معنویت اخلاقی از طریق ایجاد اختلاف و کشمش میان طرفین قراردادها و معاملات صورت خواهد گرفت. این مقاله درصدد است غرر و آثار آن بر تجارت از دیدگاه اسلام و قوانین ایران با کنوانسیونهای بیع بینالمللی کالا مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای مفهوم و آثار غرر در تجارت بینالملل، فقه اسلامی و قانون ایران مورد کنکاش قرار میگیرد تا با بررسی تضادها و شباهتهای بین نظامهای مذکور، راهحلهایی جهت حفظ و ارتقاء امنیت در معاملات تجارت جهانی ارائه نماید که برای رسیدن به این هدف ابتدا مقررات نظامهای مذکور توصیف میگردد و سپس با بیان تضادها و مشابهات به نقد و تحلیل آنها پرداخته میشود که بر این اساس روش مقاله توصیفی-تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
با وجود این، مفهوم آن به کمک قواعدی که از سایر مواد کنوانسیون به دست می آید تا حدودی مشخص شده است؛ برای مثال، در بند 1 ماده 3، قراردادهای ناظر به تهیه کالاهایی که باید ساخته یا تولید شوند، بیع محسوب شده، و مشمول مقررات کنوانسیون می گردند، مگر این که سفارش دهنده، تهیه قسمت عمده مواد لازم جهت ساخت یا تولید این کالا را تعهد کرده باشد، به هر حال اگرچه کنوانسیون 1980 تعریف دقیق و روشنی، آنچنان که در تعریف بیع داخلی گفته شد، از ارکان اساسی بیع، مانند مبیع و ثمن و لزوم المعلوم بودن آنها نکرده است ولی می توان استنباط کرد که اساسا کالا، چه به صورت مواد اولیه و چه به صورت کالاهای تمام شده و نظایر آن، به جز کالاهایی که به دلیل طبیعت آنها یا به دلیل قواعد خاصی که در هر کشور درباره آنها وجود دارد، می تواند موضوع قرارداد خرید و فروش بینالمللی قرار گیرند؛ لذا بررسی غرر در بیع بینالمللی مانند بیع داخلی از جهت مثمن «کالای مورد معامله» و ثمن «قیمت کالا» و نیز ضرورت معلوم بودن آنها قابل طرح میباشد.